آرزوهایی برای اصلاح جامعه در سال جدید
در سال جدید آرزومندم که مذهب عشق به نجات سرزمین و مردم محرومان بر کینه بر سیاست و سیاستمداران غلبه یافته، با منطق عشق و دوستی منطق کینه و خشونت، در هر شکل دولتی و غیردولتی آن، را به شکست و عقبنشینی وادارند.
به گزارش ایکنا، بیژن عبدالکریمی عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی یادداشتی به مناسبت فرارسیدن سال جدید به رشته تحریر درآورده که متن آن از نظر میگذرد؛
«فرا رسیدن سال جدید و بهار زیبای طبیعت را به همه همسرزمینان و همفرهنگانم در سراسر ایران بزرگ فرهنگی اعم از ایران کنونی، افغانستان، آسیای میانه دربرگیرنده تاجیکستان و ازبکستان کنونی، کردستان بزرگ و بخش شرقی ترکیه امروزی و آناتولی، جمهوری آذربایجان، بخشهایی از قفقاز، مناطق جنوبی دریاچه آرال تا سواحل دریای کاسپین، پاکستان و کشمیر، کوههای هندوکش و...، و به همه اقوام فارس، کُرد، ترک، ترکمن، لُر، بلوچ، عرب، افغان، پشتو، قفقازی، تاجیک و... که در ایران بزرگ به سبب برخورداری از فرهنگی بزرگ و اصیل، از جمله فرهنگ پاک و اهورایی نوروزی، با صلح و دوستی و عشق با یکدیگر زندگی کرده و میکنند، به ویژه به هموطنان، دوستان و عزیزانم در ایران عزیز تبریک گفته، برای همه اقوام ایران بزرگ در سال جدید در روزگار کنونی عزمیت ظهور عقلانیتی را آرزومندم که از رهگذر غلبه بر احساسات و احساسات گرایی، و تئولوژیک اندیشی و ایدئولوژیک اندیشی در مواجههشان با بحرانها و مسائل متعدی که هستی و کیان شان را تهدید می کنند، تکوین خواهد یافت.
برای ایران بزرگ فرهنگی در سال جدید آرزومندم که جوانان سرزمینام به اصول بازی سلطهگران بیشتر بیندیشند و از پذیرش این اصول سر باز زنند و احساسات خویش را جانشین عقلانیت نساخته، چشم بسته از اصول ایدئولوژی خشم و نفرت، که کاملاً قابل فهم است اما به هیچ وجه به حکم عقلانیت قابل تأیید نیست، تبعیت نکنند.
برای دانشجویان و جوانان کشورم آرزومندم که آنان به عقلانیت راستین انتقادی، و نه به زشت ترین و کورکورانه ترین جزمیت ها که خود را خودفریبانه در پس عقلانیت انتقادی پنهان کرده است، اجازه به پرسش گرفته شدن داده و هر آنچه را که در فضاهای مجازی و شبکههای جهانی به منزله حقیقت شکل گرفته است، به منزله نهایی ترین وبنیادی ترین حقایق برنشمارند.
برای جوانان و دانشجویان کشورم آرزومندم به این مذهب که ارزش هر اندیشهای با اندیشههای دیگر برابر است مگر همان چیزی که خودشان میاندیشند و هر آن کس که مثل آنان نیندیشد یا مزدور و خودفروخته است یا ساده لوح و احمقی است که به آشکارترین و واضحترین حقایق پشت کرده است، بی ایمان گردند.
آرزومندم در سال جدید جوانان سرزمینم بیشتر به این اصول اساسی تفکرشان بدبین گردند که آنان معیار هر چیزی هستند و تاریخ با آنان آغاز میگردد، آنچه پیشتر از آنان بوده است به اندازه آنچه هست ارزش ندارد و آنان یگانه معیار و کانون آنچه هست هستند.
امیدوارم در سال جدید جوانان سرزمینم بیاموزند که تاریخ با آنان آغاز نگردیده است و با آنان نیز پایان نخواهد یافت.
امیدوارم آنان قدرت معجزه گر سکوت همراه با شنیدن را دریابند و به مذهب متهم کردن و قضاوت کردن سهل و ساده درباره همه چیز و همه کس کافر گردند و حقوق مؤلف را به بهانه مرگ مؤلف نادیده نینگارند و مرگ زود هنگام مؤلف را به خاطر احقاق حقوق خواننده صادر ننمایند.
در سال جدید آرزومندم که مذهب عشق به نجات سرزمین و مردم محروم مان بر کینه بر سیاست و سیاستمداران غلبه یافته، با منطق عشق و دوستی منطق کینه و خشونت، در هر شکل دولتی و غیردولتی آن، را به شکست و عقب نشینی وا دارند.
آرزومندم همه ما دریابیم که تنفر و انتشار هر چه بیشتر حس تنفر یگانه شیوه اندیشیدن نبوده، لذا زیستن بدون جستجوی دشمن برای هویت بخشی به خویش را تجربه نماییم و حفظ کردن عواطف حزنانگیز را بهمثابه توشهی راه تلقی ننماییم و بی آبرو کردن و تخریب هر آن کس را که مثل ما نمی اندیشد جایگزین اندیشه انتقادی نساخته، حفظ احترام و دفاع از حقوق دیگری را مخالف تفکر رادیکال و انتقادی تلقی نکنیم و کاربرد منطق خصم یا رقیب را، در عین حال که به نقد آن میپردازیم، برای خویشتن، با این توجیه که مورد ظلم قرار گرفته ایم، مشروع و ناروا نشماریم.
امیدوارم در سال جدید جوامع ما از سیطره همه گفتمانهای قالبی و به تبع آن انسانهای قالبی، که هر یک خود بخشی از بحران و نه راه حلی برای آنند، رهایی یافته تا زمینه ظهور انسانهایی صاحب تفکر و خلاقی فراهم شود که در هر شرایط تاریخی براساس حکمتی عملی، که امری غیرقالبی، تکرارناپذیر و حاصل مواجهه با رویدادهای تاریخی یکه و یگانه است، در شرایط انسداد جامعه، براساس امکانات تاریخی و نه براساس احساساتگرایی، حدیث آرزومندی یا روحیه تخریب و آنارشیسم میکوشند تا راه حلهایی عملی و حقیقی را برای جامعه بیابند.
در سال جدید آرزومندم که در جوامع ما روشنفکران نقاد رادیکالی یافت شود که سخنان و اندیشههایشان از سطح فهم و احساسات تودهها بسیار فاصله گیرد و مخالفت و موضع اپوزیسیونیشان با بیان و صدور مواضع تکراری قدرت نقد و نقادیشان را به امری روزمره و خنثی تبدیل نسازد.»