X
مقالات فیش حج
آیت‌الله علیدوست به این سوال پاسخ داد: آیا همه مردم می‌توانند قرآن را تفسیر کنند؟

آیت‌الله علیدوست به این سوال پاسخ داد: آیا همه مردم می‌توانند قرآن را تفسیر کنند؟

آیت‌الله ابوالقاسم علیدوست ضمن اشاره به اینکه تفسیر قرآن متولی خاص ندارد تصریح کرد: اینطور نیست بگوییم فقط روحانیان یا فقط حوزه عهده‌دار تفسیر باشد، بلکه آنچه مهم است رعایت شرایط تفسیر است.

 

در این زمینه سه رویکرد وجود دارد. رویکرد اول این است که تفسیر قرآن حتما متولی می‌خواهد و ما نباید خودمان وارد آن بشویم. شاید خیلی از اخباریان شیعه به این نظر معتقدند که تفسیر قرآن نهاد خاص دارد و آن هم حضرات معصومین(ع) است. مرحوم صاحب حدائق در مقدمه سوم کتابش می‌فرماید: «فمنهم من منع فهم شيء منه مطلقا حتى مثل قوله «قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ» إلا بتفسير من أصحاب العصمة (صلوات الله عليهم)». ایشان می‌گوید به عقیده اخباریان ما حتی آیه بسیار ساده و روانی مثل «قل هو الله» را نمی‌فهمیم مگر اینکه از طریق عصمت بیان شود. ایشان در پاورقی نقل می‌کند سید نعمت‌الله شیرازی می‌گوید در مسجد شیراز بودم که بین شیخ جعفر بحرانی و صاحب جوامع الکلم، بحث می‌شود. بعد شیخ جعفر بحرانی می‌گوید شما در معنای «قل هو الله» چه می‌گویید؟ آیا نیازمند حدیث است؟ ایشان می‌گوید: «نعم لا نعرف معنى الاحدية و لا الفرق بين الأحد و الواحد و نحو ذلك الا بذلك». من هر وقت این مطلب را می‌خوانم می‌گویم شیخ جعفر مثال خوبی نزده و اتفاقا این مثال جای بحث و گفت‌وگو دارد. پس برخی از اخباریان شیعه و یا حتی عموم اخباریان شیعه قائلند تفسیر نهاد خاص می‌خواهد. در مسیحیت کاتولیک هم می‌گویند باید کلیسا عهده‌دار تفسیر متن مقدس باشد.

رویکرد قرآن‌بسندگی به قرآن

نظر دوم این است که تفسیر نهاد خاص نمی‌خواهد و هر کسی می‌تواند قرآن را تفسیر کند. وقتی این نظر شکل افراطی پیدا می‌کند به «حسبنا کتاب الله» و قرآن‌بسندگی می‌رسند. افرادی در کنار اهل بیت(ع) بودند ولی قرآن را خودشان تفسیر می‌کردند، مقید هم نبودند به روایات مراجعه کنند. مسیحیت پروتستان هم همین حرف را دارد و می‌گوید تفسیر کتاب مقدس متولی خاصی ندارد. شعارشان هم «همه‌کشیشی» یا به تعبیر ما «همه‌آخوندی» است.

ما هیچ کدام از این دو نظر را به طور مطلق قبول نمی‌کنیم. آنچه از رویه علما به دست می‌آید و از مجموع ادله قابل استنباط است این است که قرآن متولی خاص با عنوان خاص ندارد، یعنی اینطور نیست بگوییم فقط روحانیان یا فقط حوزه عهده‌دار تفسیر باشد بلکه آنچه مهم است رعایت شرایط تفسیر است. وقتی یک مفسر عهده‌دار تفسیر قرآن می‌شود باید ابزار را با خودش بردارد. بر این اساس حتی کسی که مسلمان نیست می‌تواند قرآن را تفسیر کند.

ادله درباره تفسیر قرآن چه می‌گویند

ادله در این زمینه ناهمسوست، در روایتی می‌خوانیم: «انما یعرف القرآن من خوطب به». «انما» در غیر حصر هم به کار می‌رود ولی به قرینه مقام درمی‌یابیم اینجا به معنای حصر به کار رفته است. امام نمی‌خواهند بفرمایند «من خوطب به» همه مسلمانان هستند، بلکه فرد خاصی منظورشان است. باز نمی‌خواهند بگویند «من خوطب به» مسلمانان صدر اسلام هستند چون آنها مخاطب قرآن نبودند. این روایت، مستند گروه اول است.

در حدیث ثقلین هم می‌خوانیم: «إني تارك فيكم الثقلين ما إن تمسكتم بهما لن تضلوا بعدي كتاب الله و عترتي أهل بيتي و إنهما لن يفترقا حتى يردا علي الحوض». معیت قرآن و عترت به معنای این است باید قرآن را از اهل بیت(ع) گرفت.

وقتی خود قرآن می‌خواهد از خودش صحبت کند می‌گوید: «هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّه وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ» این آیه راسخون فی العلم را به عنوان نهاد تفسیر آیات متشابه معرفی می‌کند. گویا می‌خواهد بگوید انسان‌ها نسبت به محکمات آزاد هستند. باز در قرآن می‌خوانیم: «وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ».

کار سخت شد. از یک طرف برخی روایات بر رویکرد اول تاکید دارد و از برخی آیات رویکرد دوم استفاده می‌شود. ما باید ادله را با هم جمع کنیم و واقعیات را کنار هم قرار دهیم. امام در آن روایت می‌خواستند بفرمایند تنها منبع فهم دقیق قرآن که می‌تواند آیات را با هم جمع کند ما هستیم، این منافات ندارد با اینکه اگر کسی با ابزارهای لازم از جمله مراجعه به اهل بیت(ع) قرآن را تفسیر کند درست نباشد. بنابراین اگر در مورد آیه‌ای روایت داشته باشیم به آن مراجعه می‌کنیم. در طول تاریخ سیره علمای بزرگ هم مبنی بر استفاده از قرآن بوده است ولی باید شروط آن رعایت شود که یکی از شروط روایت اهل بیت(ع) است. نتیجه اینکه قرآن متولی خاصی برای تفسیر ندارد ولی باید شروط تفسیر رعایت شود.

  • نظرات
برای دادن نظر لطفا وارد شوید و یا ثبت نام کنید