X
مقالات فیش حج
خاطره بازیگر رادیویی ابن‌ملجم از فحش‌ و نفرین یک پیرزن!

خاطره بازیگر رادیویی ابن‌ملجم از فحش‌ و نفرین یک پیرزن!

حمید منوچهری در برنامه «چهل‌تیکه» از آرزویش برای حضور مرتضی احمدی در رادیو گفت و درباره نقشی صحبت کرد که به خاطر آن در تاکسی ناسزا شنید.

 

منوچهری در میانِ صحبت‌های خود گذری هم به کارگردانی‌اش در برنامه قدیمی رادیو داشت؛ برنامه «صبح جمعه با شما» که بسیاری از کارشناسان از آن به عنوان طنزی با اصالت نام می‌برند. مردم با دریافت آموزه‌های فرهنگی و اجتماعی و بازتاب گسترده نقدهای سیاسی به معضلات، می‌خندیدند. این هنرمندِ قدیمی در پاسخ به سؤال مجری برنامه «چهل‌تیکه» درباره طنز به همین نکته اشاره می‌کند که کار طنز همیشه سخت بوده و الان سخت‌تر است. چندین بار از من خواستند که کارگردان برنامه «صبح جمعه با شما» باشم که نپذیرفتم. تا اینکه پیشنهادات جدّی‌تر شد.

صدایِ ماندگار دوبله و رادیو تأکید کرد: از سال 1360 «صبح جمعه با شما» را کارگردانی کردم و 6 سال این افتخار را داشتم. مردم خوش‌شان می‌آمد و لذت می‌بردند. من پاره‌ای از زمان‌ها احساس می‌کردم چرا من باید باشم و کارگردانی کنم؟ یادم می‌آید زمانی که مجتبی کدخدازاده خواست «صبح جمعه با شما» را کارگردانی کنم؛ من گفتم این همه کارگردان مجرب و کاربلد، چرا من؟ جالب است که عزت‌الله مقبلی گفته بود که منوچهری بیاید کارگردانی کند اگر قرار است کسی کارگردانی کند و من تا آخرش هستم.

وقتی علیمردانی مجری برنامه درباره کاراکترهای ماندگار «صبح جمعه با شما» از او سؤال می‌کند به نکته جالبی اشاره دارد و به نوعی آرزوی خودِ اوست؛ منوچهری چنین می‌گوید: آرزویم بود که مرتضی احمدی به رادیو می‌آمد که این آرزو محقق نشد. حتی تا آخرین زمانی که در قید حیات بودند هم این اتفاق نیفتاد. اما در میان کاراکترهای ماندگار این برنامه رادیویی، عزت‌الله مقبلی جزو بهترین‌ها بود. حیف که خیلی زود از میان ما رفت. دوست دارم اگر برای یک دقیقه بتوانم یکی از درگذشتگان را ببینم، او را دوباره ببینم و بگویم که من به وظیفه‌ام در قبال تو سعی کردم عمل کنم.

منوچهری پیشکسوت دوبله و رادیو در این برنامه تلویزیونی درباره ماجرای توهینی که به خاطر بازی در نقش رادیویی «ابن ملجم» به او شد، صحبت کرد. او چنین روایت کرد: در یک تاکسی بودم تا به سمتِ رادیو واقع در میدان ارگ بروم؛ متأسفانه در برنامه «خانه و خانواده» یک قطعه‌ای از نمایشِ ابن ملجم پخش می‌شد. خانمِ سالخورده‌ای در تاکسی بودند مرتب ناسزا می‌گفتند و نفرین می‌کردند. من گفتم مادر به چه کسی ناسزا می‌دهید! به این فردی که نقش را بازی می‌کند یا خودِ ابن ملجم! خانم سالخورده به من گفت من چه می‌دانم چه کسی است ابن ملجم را خدا لعنت کند. گفتم دقیقاً درست می‌فرمایید. جالب است که آن زمان نمی‌توانستم به این خانم بگویم که این نقش را من بازی کردم و همین الان به رادیو می‌روم قرار است با زبانِ روزه همین نقش را باز هم اجرا کنم.

  • نظرات
برای دادن نظر لطفا وارد شوید و یا ثبت نام کنید