شرایط نشر کتاب اصلا خوب نیست
الهام احمدی:
گروه فرهنگ و هنریکتاپرس، الهام احمدی، شاعر و نویسنده،متولد اردیبهشت 1357 در شهر باران (رشت ) است و ساکن تهران . تحصیلات دانشگاهی را در رشته کارشناسی ارشد ادبیات به پایان رسانده و مدیر و صاحب امتیاز موسسه انتشارات تیماج است.
گفتگوی یکتاپرس را با الهام احمدی می خوانیم:
از شعر شروع کنیم. وقتی می گوییم شعر چه چیز از ذهن تان می گذرد ؟
قدیمی تر ها می گفتند کلام مخیل و موزون ولی برای من شعر تعریف پذیر نیست . چیزی فراتر از کلام موزون و مقفی است . نمی خواهم تعریف جدیدی به تعاریف موجود اضافه کنم ، همین قدر بگویم که زندگی روزمره به همان اندازه که به ریاضیات و علوم تحقیقی وابسته است به همان نسبت هم به ادبیات و هنر وابستگی دارد .شما شعر و بالطبع آن موسیقی را از زندگی بگیرید ، چه چیز برایمان باقی می ماند ؟ شعر وجه هنری زبان است و اینقدر برایم جاذبه دارد که اگر نخواهم هم مرا دنبال خودش می کشد.
گفتگویمان را با شعر کلاسیک ادامه دهیم . برای مخاطب خاص ادبیات و مخاطب عام آشنایی با ادبیات کلاسیک چقدر اهمیت دارد ؟
ادبیات کلاسیک پایه ی زبان و گویش امروزی ما است. مخاطب خاص ادبیات و بالطبع شاعر معاصر باید به میراث کهن زبان و سیر تحولات آن اشراف داشته باشد و نیز با زبان معاصر و عناصر شعری یش مانند ساختار و محتوا همپای زمانه رشد کرده باشد .
نطامی عروضی در چهارمقاله می گوید : شاعر بدین درجه نرسد الا که در عنفوان جوانی بیست هزار بیت از اشعار متقدمان یاد بگیرد و ده هزار کلمه از آثار متاخران پیش چشم کند و پیوسته دواوین استادان همی خواند ویاد همی گیرد که درآمد و بیرون شد ایشان از مضایق سخن بر چه وجه است.
این یعنی در نظر گرفتن زبان و نحوه بیان قدیمی ها و توجه به تغییرات زبان معاصر .
با توجه به جمله آخری که از نظامی عروضی نقل کردید ، بنظر شما شعر گفتن امری اکتسابی است یا ذاتی ؟
این نظر شخصی من است و شاید عمومیت نداشته باشد اما فکر می کنم شعر چیزی نیست که با آموختن قابل دستیابی باشد . باید قریحه و جوهره اش وجود داشته باشد . از طرفی وجود قریحه ی صرف هم از شخص ، شاعر موفقی نمی سازد . این استعداد ذاتی باید با آموزش و قرار گرفتن در مسیر درست ، جهت دار شود و به شکل بالفعل دربیاد.
کمی هم به ادبیات معاصر بپردازیم . فکر می کنید ساختار زبان در ادبیات معاصر چه تفاوتی با ادبیات کلاسیک دارد ؟
ویژگی بارز ادبیات معاصر ، خصوصا در دهه اخیر را باید راه یافتن واژه ها و عناصر زبان محاوره به شعر دانست .گرایش به ساده نویسی یکی دیگر از این ویژگی هاست. در شعر معاصر محدودیت موضعی برای شاعر وجود ندارد. از بیان احساس گرفته تا موضوعات گونانون سیاسی و اجتماعی و اتفاقات منتشر شده در رسانه ها همه می توانند مضامین سرودن شعر باشند .
از دیگر خصوصیات قابل ذکر شعر معاصرمتروک شدن وزن های دشوار و استقبال شاعران از وزن هایی است که با زبان محاوره ای رایج و لحن طبیعی گفتار متناسب تر و هماهنگ تر هستند.
توصیف ها طولانی نیست و کمتر به تشبیه های مرکب برمی خوریم .صور خیال ها جدید و ابتکاری هستند.در کل شاعر معاصر برای استفاده از صنایع بدیع و بیان کمتر خودش را به تکلف می اندازد.
در بحث معشوقه شناسی می توانیم بگوییم که معشوق ی شعر معاصر زمینی و عینی است و مانند معشوقه های سبک عراقی قابلیت تاویل عرفانی ندارد.
ورود لغات و اصطلاحات عامیانه باعث گسترش طیف مخاطبان شعر شده است ، طوری که هر مخاطبی با هر نوع سلیقه ، شعر و شاعر مورد علاقه اش را پیدا می کند.
رابطه ی شاعر و مخاطب نسبت به دهه های قبل چه تغییری کرده است ؟
به لطف شبکه های احتماعی شاعر ارتباط نزدیکی با مخاطب دارد .بنظرم تعامل شاعر و مخاطب اتفاق خوبی است .به لطف همین ارتباط و نزدیکی است که شاعر علاوه بر مخاطب خاص، نقد و نظر های مخاطب عام را هم می بیند و برای بهبود فضای شعری یش از این نظرات بهره می برد.
قائل به شعر مردانه و شعر زنانه هستید؟
نمی توانم بگویم خیر ! به زعم بعضی دوستان قائل به شعر زنانه و مردانه هستم . نوع بیان احساسات ، اصطلاحات ، زبان ، دغدغه ها و معشوق شاعرزن متفاوت از شاعر مرد است پس طبیعی است که جنس شعرشان هم متفاوت باشد.
وقتی شعری می خوانیم حتی اگر نام شاعرش را ندانیم می توانیم جنسیت شاعرش را حدس بزنیم .بنظرم این تفکیک جنسیت اتفاق تبعیض آمیزی نیست و نباید با حساسیت به آن پرداخت.
چه شعر یا چه شاعری را ماندگار می دانید؟
سخت است که فاکتور ثابت تاثیرگذاری را برای ماندگاری شعر یا شاعر بیان کنم اما فکر میکنم شاعری که زبان خودش را پیدا کرده ، صور خیالش شخصی و غیر کلیشه ای و غیر تکراری و متغیر های شعرش متنوع باشد و از عاطفه ، تخیل ، تصویرگری و موسیقی واژه ها با مهارت استفاده کند از شانس بیشتری برای ماندگاری برخوردار است .
چه قالب هایی را بیشتر می پسندید؟
استقبال امروزی ها از غزل و چهارپاره و مثنوی بیشتر از سایر قالب ها است . البته علاقه به قطعه و رباعی هم وجود دارد . خودم بیشتر غزل و چهارپاره را ترجیح می دهم.
مجموعه چاپ شده شعر هم دارید ؟و بعنوان یک ناشر وضعیت نشر کتاب ،بخصوص در حوزه ی شعر را چطور می بینید ؟
بله ، دو مجموعه شعر چاپ شده با عنوان های "عطر سیب حوا "و "پیچ امین الدوله و چند غزل دیگر " دارم اما برای نشر شعرهایم شبکه های اجتماعی را ترجیح می دهم.
در شبکه های اجتماعی همه نوع مخاطب پیدا می شود از منتقد حرفه ای گرفته تا مخاطب عام . بازخوردها صادقانه تر است و امکان ارتباط و حتی همکلامی با مخاطب وجود دارد.
در خصوص صنعت شعر فقط یک جمله بگویم که شرایط نشر کتاب اصلا خوب نیست . ترجیح می دهم وارد جزئیات مشکلات صنعت نشر نشوم.
و سخن آخر؟
درست بخوانیم .درست بنویسیم .افعال ، اصطلاحات ، کلمات ، رسم الخط های ابداعی نامتعارف را به ساختار فاخر زبان تحمیل نکنیم.
زبان میراث گرانبهای پدران ماست ، این امانت را به بهترین شکل به فرزندانمان بسپاریم.