هنر ایرانی کاملترین نوع ادبیات و هنر اسلامی است
حسین حجتپناه گفت: بهترین شکل از هنر اسلامی را در هنر ایرانی میتوان مشاهده کرد، همانگونه که کاملترین شکل از ادبیات اسلامی در ایران وجود دارد.
این پژوهشگر هنری متذکر شد: جدا از معنا، برخی شاخصههای غیرمعنایی نیز بومی بودن یک هنر را نشان میدهد. منظور اینکه هنر که خلق میشود تنها مختص به منطقهای خاص باشد. برای مثال موسیقیای که در سیستان وجود دارد، صرفاً در این منطقه از کشور شنیده میشود. این اتفاق عاملی دیگر برای بومی خواندن این هنر است که متأسفانه به این معنا نیز چندان در کشورمان توجه نمیشود.
وی درباره هنر اسلامی توضیح داد: از نظر من بین هنر اسلامی و هنرمند اسلامی تفکیک وجود دارد، یعنی گاهی اوقات ممکن است هنر اسلامی توسط هنرمندی خلق شود که الزاماً فردی دینمدار نیست، در صورتی که اینگونه گفته میشود که هنرهای دینی را الزاماً افرادی خلق میکنند که گرایشات دینی دارند.
حجتپناه تأکید کرد: پیرامون هنر اسلامی تعاریف مختلفی را میتوان بیان کرد که بیشتر آنها بر مبنای تصور افراد از موضوعات دینی شکل میگیرد اما به طور کلی هنر اسلامی، شکلی از هنر است که مخاطب به واسطه دیدن اثر، برداشت و نتیجهای همراستا با معنای اثر بگیرد. برای نمونه وقتی به کاشیکاری مساجد مینگرید، احساسی خوشایند و عرفانی دارید که بر پایه معانی آن هنر شکل گرفته است.
دبیر گروه جامعهشناسی کشورهای اسلامی تأکید کرد: نگاهی اسلامی و دینی در هنر دینی بعد از اسلام رونق جدیتر به خود گرفت اما قبل از اسلام نیز در معماری، توجهات دینی را شاهد هستیم. برای مثال تصوری که از گنبد در معماری اسلامی وجود دارد در قبل از اسلام نیز در معماری ایرانی وجود داشته است. موضوع دیگری که بدون تعصبات ملی باید به آن اشاره کنم این است که بهترین شکل از هنر اسلامی را در هنر ایرانی میتوان مشاهده کرد، همانگونه که کاملترین شکل از ادبیات اسلامی در ایران وجود دارد.