وظیفه مسلمانان است که از دین خدا محافظت و ارزشهایش را احیا کنند
پیامبر(ص) وظیفهاش را انجام داد و امت را هدایت کرد حال وظیفه شماست که از دین خدا محافظت نمائید و احکامش را زنده کنید. وظیفه شماست که ارزشهایش را در دنیا احیا کنید.
در یک فراز میفرمایند: أنتم عباد الله نصب أمره ونهیه وحملة دینه و وحیه و أمناء الله علی أنفسکم و بلغاءه إلی الأمم؛ در اینجا مردم را با عنوان «عبادالله» مورد خطاب قرار میدهند و میفرمایند: «ای بندگان خدا! شما تابلوهای امر و نهی خدا و حاملین وحی و دین خدا و امانتدار او هستید. خداوند امانتی به شما سپرده که وظیفه دارید هم خود آن را رعایت کنید و هم آن را به دیگران برسانید.»
مقصود از این فراز بیان مسئولیت مردم در حفظ احکام اسلام و رساندن آن به نسلهای دیگر است. این مسئولیت بسیار بزرگی است که معمولاً مورد توجه قرار نمیگیرد. حضرت روی این مسأله تکیه میکنند و میفرمایند: أمناء الله علی أنفسکم وبلغاءه إلی الأمم. به دنبال این تذکر برخی از سرفصلهای این امانت و حکمتهای آنها را بیان میکنند و در پایان این فراز میفرمایند: فاتقوا الله حق تقاته.
فراز دیگر با این عبارت آغاز میشود: ایهاالناس اعلموا أنی فاطمة وأبی محمد صلیاللهعلیهوآله؛ در این فراز بار دیگر مردم را با عنوان «ایهاالناس» مخاطب قرار میدهند و خود را برای هرکس که عنوان ناس بر او صدق کند معرفی مینمایند تا مخاطبان بدانند چه کسی است که سخن میگوید و آنها چگونه باید این سخنان را بشنوند و تلقی کنند. حضرت میفرمایند: «من دختر همان کسی هستم که شما را از بدبختی دنیا و آخرت نجات داد.
وضع زندگی شما چنان بود که آب آشامیدنی سالم و غذای درستی نداشتید. دنیایتان با فقر، بدبختی و برادرکشی میگذشت. رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بود که شما را از این بدبختیها نجات داد. بالاتر اینکه شما گمراه و بتپرست بودید و دین حق را نمیشناختید و او شما را با خدا آشنا کرد و بهترین دین را برای شما آورد. پیامبر صلیاللهعلیهوآله شما را به عالیترین مراتب کمال انسانیت راهنمایی کرد.
هیچکس در عالم مثل او چنین خدمتی به بشریت نکرد. در مدتی که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در میان شما بود بیشترین رنجها را تحمل کرد و بالاترین سختیها را کشید و در این راه این علی علیهالسلام بود که همیشه یار و یاور او بود. گاه در حالیکه شما آسوده خاطر به زندگی خودتان میپرداختید علی علیهالسلام برای یاری دین خدا خود را در دهان اژدها میانداخت. سرانجام به برکت مجاهدتهای پیغمبر و علی صلواتاللهعلیهما اسلام استقرار یافت و شما به این شرفها و افتخارها رسیدید.» حضرت این اوصاف رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را به عنوان مقدمه برای مسأله دیگری بیان میکنند. حضرت به دنبال این مقدمه میخواهند بگویند: «تا پیغمبر زنده بود این مسائل مورد افتخار و قبول همه بود. اما با رفتن او چه اتفاقی در میان شما رخ داده است؟ بعد از رحلت پدرم گرایشات نفاقآمیز در شما ظاهر شده (ظهر فیکم حسکة النفاق) و شیطان بر شما غالب شده است. به جای اینکه عهد پیغمبر را به خاطر داشته باشید و از امانتی که به شما سپرده شده بود حمایت و حراست کنید همه را فراموش کردید. گویا فقط اسمی از اسلام برای شما مانده و حقیقت اسلام را فراموش کردهاید.» بعد به دو اشتباه بزرگی که آنها مرتکب شدند اشاره کرده، میفرمایند: «اشتباه بسیار بزرگ اول این بود که هنوز جنازه پیغمبر روی زمین بود که شما شروع به مخالفت با عهد او کردید، و اشتباه دوم این بود که احکام واضح اسلام را نادیده گرفتید. اموالی را از من غصب کردید و بر خلاف نص قرآن گفتید: تو از پدرت ارث نمیبری و ادعا میکنید که پیغمبران وارثی ندارند!» در برخی روایات آمده است که حضرت خطاب به متصدی خلافت میگویند: «یابن ابیقحافه! آیا تو از پدرت ارث میبری و من نباید از پدرم ارث ببرم؟!» و بعد با توبیخ مردم در تقبیح این حرکت، با بیاعتنایی میگویند: «این شتر افسار شده را بگیرید و هر جا دلتان میخواهد ببرید.» این تعبیر حاوی سرزنشی سخت برای مخاطبان است.