چرا شناختن ادبیات داستانی عامه مهم است؟
ذوالفقاری در کتاب «ادبیات داستانی عامه»، این گونه ادبی را از جمله میراث و سرمایه معنوی میداند که به دلیل پرداختن به فرهنگهای مختلف، موجب وفاق ملی میشود.
از جمله ویژگیهای کتاب ذوالفقاری بررسی ادبیات داستانی عامه براساس سیر تاریخی است. او در هر دوره، نمونههای موفق را ذکر و ویژگیهای آنها را برشمرده است. مخاطب در این حالت میتواند شاهد تغییراتی باشد که این گونه ادبی در دورههای مختلف تجربه کرده است. ابومسلمنامه، سمک عیار، دارابنامه، پریان کوه قاف، طوطینامه، بهار دانش، امیرارسلان نامدار، دختر نقابدار و ... از جمله داستانهایی است که در این کتاب ارائه شده است.
ذوالفقاری ادبیات داستانی عامه را اینگونه تعریف میکند: ادبیات داستانی عامه به تمامی روایتهای تخیلی، سرگرمکننده و آموزنده اطلاق میشود که در قالب نظم و نثر به صورت مکتوب یا منثور در کنار ادب رسمی میان مردم رواج دارد. قالبهای رایج ادبیات داستانی یا قصههای عامه، افسانه، اسطوره، حکایت، متل،مثل، داستان مثل، لطیفه، نقل، نقل آواز است.
اما شاید یکی از پرسشهای مهم درباره ادبیات داستانی عامیانه این باشد که چرا شناختن این گونه ادبی اهمیت دارد؟ این نوع داستانها که بیشتر جنبه سرگرمکنندگی دارند، از چه مایه ویژگیهای ادبی بهرهمندند؟ ذوالفقاری در کتاب خود که به نوعی جزو اولین آثاری است که در این رابطه به صورت پژوهشی نوشته شده است، اهمیت شناخت این گونه ادبی را اینگونه توضیح میدهد: ادبیات عامه ایران دارای غنایی است که همواره چشم شرقشناسان و ایرانشناسان را به خود خیره کرده و آنان را به مطالعه و پژوهش واداشته است. اکنون با تأسیس گرایش ادبیات عامه وقت آن رسیده تا فرزندان ایران این میراث و سرمایه معنوی و پشتوانه ملی را بشناسند و بشناسانند. تعدد پارهفرهنگها و اقوام ایرانی یکی از مزیتهای فرهنگی ما ایرانیان است که مایه وفاق ملی و تقویت فرهنگ مادی و معنوی ماست.
یکی از گنجینههای ایرانی، ادبیات داستانی آن در قالب قصهها و افسانهها و مثلها و تمثیلهای ناب است که در سینه پدران و مادران از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است.