هر نظام دیگری بود سال 88 سقوط میکرد
نهمین سالگرد 9 دی بهانهای برای یادآوری کنشها و واکنشهایی است که برای نسل جدید انقلاب بینظیر به نظر میآید و البته سؤالاتی که همچنان به عنوان شبهه مطرح میشود؛ اساتید دانشگاه در میزگرد فارس به برخی سؤالات مربوط به حوادث سال 88 پاسخ دادند.
قریب به 10 سال از انتخابات سال 88 و حوادث بعد از آن میگذرد، از آن حوادث به عنوان فتنه یاد میشود، سخندانان در توضیح فتنه میگویند درهمآمیختگی حق و باطل میشود فتنه و شاید به همین دلیل است که هنوز برخی شبهاتی نسبت به فتنه 88 دارند.
آیا در انتخابات تقلب شد؟ اعتراض طرفداران موسوی طبیعی و برآمده از مردم بود یا دسیسه دشمن؟ موسوی و کروبی نفوذی دشمن بودند یا شیفته قدرت و یا حامی مردم؟ 9 دی راهپیمایی مردمی بود یا حکومتی؟ نهمین سالگرد 9 دی بهانهای برای یادآوری آن کنشها و واکنشهایی است که برای نسل جدید انقلاب بینظیر به نظر میآید و البته سؤالاتی که همچنان به عنوان شبهه مطرح میشود؛ اساتید دانشگاه در میزگرد فارس به برخی سؤالات مربوط به حوادث سال 88 پاسخ دادند.
به همین مناسبت خبرگزاری فارس اصفهان، میزبان محمدحسین استکی عضو هیأت علمی دانشگاه اصفهان، مجید توانپور عضو هیأت علمی دانشگاه پیام نور استان اصفهان و حسین مطیع عضو هیأت علمی دانشگاه صنعتی و مدرس جنگ نرم بود.
چرا به حوادث سال 88 «فتنه» و انتخابات 9 دی «حماسه» گفته میشود؟
استکی: از اواخر خرداد که انتخابات ریاست جمهوری انجام و نتایج بیان شد به دلیل انتظاراتی که برخی افراد و گروهها برای خود به وجود آورده بودند نتایج اعلام شده را نپذیرفتند و باعث شدند مملکت در بحران عجیب و غریبی فرو برود، بر اساس بررسیهایی که برای مقایسه این اتفاقات با اتفاقات مشابه دنیا انجام شد، اتفاقات سال 88 اولاً سبب شد که 7 ماه کشور از کار و زندگی بیفتد و همچنین کار و زندگی مردم در 7 ماه مختل شود و تمام فکر و ذکر مردم به دنبال این موضوع باشد.
از جنبههای بینالمللی که فتنه 88 برای کشور داشت این بود که زیربنای تحریمها و مشکلاتی شد که در آینده به وجود آمد و بعداً حتی جلسات سران مملکت با طرفهای خارجی تأثیری در آن نداشت، آن افراد از حرف خود مبنی بر ابطال انتخابات برنگشتند بعد از آن موضوع قطعنامههای تحریمی که وضع شد اتفاق افتاد.
راهپیمایی 9 دی نقشه خراب کن بود
در نهایت هم خود ملت بود که به میدان آمد و واقعه 9 دی و میثاق امت و ولایت انجام شد، بساط افرادی که از انقلاب طلبکار بودند و وجههای برای خود ایجاد کرده بودند، جمع شد و به همین دلیل این روز، روز بصیرت است، روزی که بساط فتنه گران برچید.
حماسه به حرکت عظیم مردمی و همهجانبه اطلاق میشود، حرکتی که کل نقشهریزی یک روال که قبل از آن انتظار میرفت را به هم میزند و جنبه عمومی به خود میگیرد و چهره عمومی جامعه را عوض کند را به اسم حماسه میشناسند، اوایل انقلاب در زمان بنیصدر جو جامعه جوری شده بود که انتظار نمیرفت جامعه از این وضعیت جان سالم به در ببرد اما شهادت 72 تن از یاران انقلاب در 7 تیر باعث شد تغییر جهت اساسی در جامعه به وجود آید.
برای شناخت 9 دی باید نقطه مقابلش را دید
توانپور: یک وجه این است که باید دید وقتی لفظ حماسه برای موضوعی به کار میرود این موضوع در برابر چه چیزی و چه اتفاقی رخ داده است، و وجه دیگر این است که در آن حماسه چه اتفاقی افتاده؟ در جریان کودتای 88 یا فتنه 88 اتفاقی که افتاد این بود که افرادی در داخل نظام علیه نظام طغیان کردند و اول هم نشانه ظهور انتخاباتی بود اما بعد به تغییر در روند نظام تبدیل شد، صحبتهای بعدی هم نشان میدهد بحث فقط انتخابات نبود و تغییر بنیادی در راهبردها و کوچک کردن وظایف برخی نهادها در دستور کار بود و هرکسی هم که با این نظام مشکل داشت در این جنگ حضور پیدا کرد.
فتنه 88 جنگ جمل انقلاب بود
در واقع فتنه 88 به نوعی جنگ جمل انقلاب بود، وقتی چنین صحنهای پیش میآید و 25 خرداد آن حرکت بزرگ اتفاق افتاد؛ مردم چون فکر میکردند حقشان در انتخابات تضییع شده است به خیابانها آمدند اما با تدابیر رهبری و تلاش فعالان دغدغههای واقعی افراد مشخص شد و 9 دی ماه روز پیوند خدا، امام حسین(ع) و مردم بود که منجر به آفریدن حماسه شد، در واقع پیوند دین با مردم در جامعه بود.
گفته میشود افراد حاضر در راهپیمایی 9 دی تنها با بخشنامه و دادن مرخصی اجباری به خیابان آمدند و به نوعی مجبور بودند، تصویر واقعی شرکتکنندگان در راهپیمایی چیست؟
استکی: در فتنه 88 حق و باطل باهم قاطی شد و خیلیها نتوانستند تشخیص دهند حق با چه کسی است و باطل چیست؟ حتی برخی شخصیتهای مطرح مملکت که انتظار بصیرت از آنها میرفت در این امتحان رفوزه شدند، از بین آنها اندک و انگشتشمار به میدان آمدند و از انقلاب دفاع کردند و در جریان سازی دشمن انقلاب موضع درست از خود نشان دادند.
مگر چقدر دانشآموز و معلم داریم؟!
وقتی چنین آمیختگی در جامعه به وجود میآید درصد زیادی از مردم را هم درگیر میکند و فتنه عجیبی در جامعه برپا میشود؛ مگر جمع دولتیها و دانشآموزان چند نفر است که ادعا میکنند راهپیمایی 9 دی فقط توسط اینها برگزار شد، نمیتوان انتظار داشت با فراخوان دستوری و بخشنامه مدارس افراد به خیابان بیایند، آیا مگر همه افراد جامعه دولتی و دانشآموزی اهل و طرفدار یک جریان بودند؟ راهپیمایی مختص قشر خاصی نبود، زیرا افراد هر قشر خاص به اندازه افراد شرکتکننده در راهپیمایی نبود، آنها یک جمعیت میلیونی بودند که آمدند تا حساب خود را از فتنه جدا کنند.
به طور کلی در 40 سالی که از انقلاب میگذرد و هر ساله راهپیمایی انجام میشود، هر بار هم برخی مدعی میشوند برگزاری این راهپیماییها حکومتی است و جمهوری اسلامی میخواهد مشروعیت خود را به این شکل اثبات کند.
توانپور: نفس اینکه یک حکومتی قدرت بسیج کنندگی مردم را داشته باشد و جمعیت میلیونی را در پای صندوقهای انتخابات یا روز قدس و روز 22 بهمن یا اتفاقات خاص به صحنه بیاورد، به هر شکلی نشاندهنده قدرت و مردمی بودن نظام است، بسیاری از کشورهای غربی و غیر غربی در دنیا حاضرند حتی پول بدهند، ساندیس هم بدهند با این حال هنوز قدرت بسیجکنندگی مردم را ندارند، وقتی چندین میلیون نفر در انتخابات شرکت میکنند و مشارکت بالای 60 درصد است نمیشود گفت مردم را به زور پای صندوق رأی آوردند.
جمعیت حاضر در راهپیمایی را به صورت دقیق نمیشود شمرد و از آن یک برآورد گرفته میشود اما در انتخابات که هر چند وقت یکبار برگزار میشود آمار دقیق افراد حاضر در صحنه این قدرت بسیجکنندگی را نشان میدهد، حالا با سخنرانی یا هرچیز دیگر است مهم نیست، به آنهایی که میگویند باید رفراندوم برگزار کنید باید گفت بیایید صحنههای حضور مردم در پای صندوقهای رأی را ببینید آیا اگر کسی الفبای انتخابات را قبول نداشته باشد پای صندوق میآید؟
مدعیان ابطال انتخابات میگویند همه افراد روز 18 تیر 78 را میشناسند ولی تظاهرات 23 تیر ماه که به اتفاقات آن روز پایان داد را نه، در مورد سال 88 و تظاهرات جنبش سبز هم روز 25 خرداد در اذهان خواهد ماند اما مردم 9 دی را فراموش میکنند، به نظر شما آیا ماهیت روز 9 دی مثل 23 تیر است و ممکن است فراموش شود؟
استکی: امروزه سعی بسیاری حتی در سطح دانشگاه میشود تا وقتی نام فتنه برای سال 88 برده میشود این اسم را هم تطهیر کنند، در جریان فتنه همیشه تشخیص اصل قضیه برای فردی غیرسیاسی و حتی فرد دخیل در جریانات و تشخیص حق و باطل سخت است، به همین دلیل باید روشنگریها همچنان انجام شود، ایجاد بصیرت لازم در مردم پیگیری شود تا با فراگیر شدن جریان شاهد به میدان آمدن اقشار مختلف بود.
نظر شهید بهشتی در مورد خانواده شهدا
حماسه 9 دی تقریباً انقلاب را بیمه کرد، آیتالله شهید بهشتی اوایل انقلاب به این موضوع اشاره کردند اگر هر خانواده ایرانی یک شهید به انقلاب هدیه کند این انقلاب بیمه شده است، با دادن شهید و پرداخت بها به خانواده شهید از اعتقادات خود به راحتی دست برنمیدارد، وقتی اقشار مختلف وارد صحنه میشوند میشود امیدوار شد که ملت طرفدار نهضت و ولایتفقیه باشند و اصل قابل تحریف نیست، وقتی مردم در صحنه نباشند حتی روز را شب جلوه میدهند، میشود ولی درباره این واقعه در این مملکت نمیشود تحریفی ایجاد کرد.
توانپور: حرکت 9 دی یا فتنه هردو به نظر عمیقتر و با برنامهریزی گستردهتری نسبت به سال 78 پیش آمد، برای اینکه این اتفاقات به فراموشی سپرده نشود؛ هرچقدر ریشه این اتفاقات گفته شود باز هم کم است، باید شیطنتهایی که دشمن میخواست انجام دهد برای مردم تبیین و ابعاد مختلف آن بیان و ریشه و عوامل حماسه گفته شود، این روز ماندگار میشود.
برای آنچه سال 88 رخ داد باید شعر گفت و سریال ساخت
حافظه تاریخی فراموشی دارد و جریانی هم در داخل کشور هست که خود را وابسته به جریان فتنه میداند و هر جا مبانی انقلاب بوده به دنبال تحقیر و فراموشی آن بوده است، آنچه باعث میشود فراموشی اتفاق نیفتد و این رویداد زنده نگه داشته شود، روشن شدن ابعاد و بازخوانی آن است، اگر برای اتفاقات انقلاب جایی مثل نهادهایی که برای زنده نگهداشتن یاد شهدای دفاع مقدس هست؛ ایجاد شود مثل گفتن شعر، ساخت سریال و... حماسه 9 دی فراموش نمیشود اما خدا که تعهدی به ما نداده است که اگر کاری انجام ندهیم این روز فراموش نشود.
اعتراضات 88 مردمی بود یا دسیسه دشمن؟ آیا موسوی و کروبی نفوذی دشمن بودند؟ شاهد حمایت برخی از خانوادههای شهدا در ان برهه از جنبش سبز بودیم، این موارد چطور قابل جمع است؟
مطیع: در ابتدا فتنه 88 خود نیاز به تحلیلی دارد، چند گروه در جریان فتنه درگیر بودند، اول «سفارتخانهها» دوم «بازیگران فتنه»، سوم «بازیخوردهها» مانند سلبریتیها، برخی همسران و فرزندان برخی شهدا، بیت امام، برخی علما و خواص اما در روایات هست که هر فتنهزدهای را نباید سرزنش کرد، چهارم «پشتیبانهای خارجی» مانند عربستان، امارات و بحرین که گفته میشود خاتمی چند ماه قبل از فتنه از ملک عبد الله و آنها برای انتخابات ایران پول دریافت کرده.
همچنین فتنه 88 شش خسارت جدی برای کشور داشت، اول «ضررهای مالی» که تخمین زده میشود طبق هزینههای آن زمان حدود 234 هزار میلیارد تومان خسارت به مملکت وارد شد و هنوز هم ادامه دارد، «تقویت تحریمها»، «ایجاد دودستگی» بین مردم، خانوادهها و کدورتها، «از بین بردن نتایج مذاکرات هستهای» که در حال حل شدن بود و فاصله کمی داشت تا حق هستهای ایران را به رسمیت بشناسند ولی باعث شد در آخر باز هم طرف مقابل بخواهد حقوقی از ملت بگیرد، همچنین حکومت و «ولایتفقیه زیر سؤال رفت»، مردم «بیاعتماد به انتخابات» شدند و بعضی فکر کردند که ممکن است رأیها جابه جا شود.
اتفاقات سال 88 همهاش هزینه بود؟
البته که خسارتهای قابل توجهی به کشور وارد شد اما ان جریانات و حماسه 9 دی، 9 درس برای کشور داشت، 9 دی نشان داد باید «قانون انتخابات اصلاح شود» و دولت مستقر انتخابات دوره دوم را برگزار نکند، بیش از حد هم «با عوامل فتنه 88 مدارا شده» و از رأفت اسلامی هم رد شده است، ببینید در ترکیه با کودتاچیان چه برخوردی شد.
«رسیدگی به تخلفات زمان انتخابات» درس مهم دیگر سال 88 بود، وقتی در انتخابات تخلفاتی میشود، شایعهها و تهمتهایی هم درست میشود و بعد از انتخابات میگویند خوب بگذریم، هرکس در هر سطحی که هست باید بداند هر حرفی زده میشود و منطقی نیست با آن برخورد میشود، در فتنه 88 سفارتهای خارجی در ایران خیانت کردند اما ایران هیچ کار نکرده است، حداقلش این بود که در دادگاه لاهه شکایت میکردند، بعضی شبکههای ماهواره دروغ پخش میکردند آیا اینها رئیس ندارند؟ ایران باید در دادگاه بینالمللی بابت نشر اکاذیب از آنها شکایت میکرد و قانون هم حق دارد هم وظیفه ما است.
چهارمین درسی که فتنه گرفته شد، «رابطه امت و امام» منهای خواص ایجاد شد، در 9 دی مردم با امام پیوند میخورند و علما، مراجع و جناحها واسطه این ارتباط نبودند که خود از زیباترین لحظههای 9 دی است، در واقع جامعه مدنی حذف شد که پل ارتباطی بین مردم و امام است، یکی از وجوه حماسه 9 دی همین بود که مردم و رهبری به نوعی خواص را دور میزنند و بدون دلال بیعت با امام خود را ثابت کردند و این در حالی بود که خیلی از خواص جامانده بودند.
اشتباه استراتژیک برخی سران فتنه این بود که «چهرههای منافقانه خود را نشان دادند» در صورتی که تا قبل از آن چهرههای مظلومی بودند ولی ناگهان به سیم آخر زدند و باطن خود را افشا کردند که خود لطف خدا بوده است، همچنین در جریان آن سال «باگهای اطلاعاتی شناسایی شد» بنابراین نظام آنها را شناخت تا رخنه پوشی کند.
باید تأکید کرد که این حق مردم است و افراد اکنون دیگر باید اسرار فتنه را برای مردم بگویند، پشت پردهها را باید لو بدهند، هنوز ابعاد این فتنه ناشناخته است، هنوز کار هنری و تمیزی برای فتنه انجام نشده است، باید درباره فتنه 88 فیلم، سریال، کلیپ، مستند، آهنگ و... کار شاخص انجام شود، گرامیداشت یاد شهدای فتنه 88 از دیگر کارهایی است که باید در دستور کار قرار بگیرد، این شهدا مظلوم واقع شدهاند، شهید فتنه شهیدی است که دارای بصیرت زیادی است، حضرت علی (ع) فرمودند شهدای فتنه کسانی هستند که اهل صبر و بصیرتاند، جایی که بزرگان لغزیدند و بسیجیها وارد صحنه شدند نباید در حق آنها اینقدر کملطفی شود.
به نظر شما شبهات مردم برطرف شده است؟
استکی: در انتخابات سال 88 درصد مشارکت مردم زیاد بود، در حدی که دشمنان طمع خود از مملکت را تا مدتها بردارند اما آتش فتنه این پیروزی عظیم و دستاورد را عجیب کمرنگ کرد و به دشمن جرأتی داد که وارد میدان و طلبکار مملکت ما شوند، البته در 9 دی اینها به مقدار زیادی از بین رفت و توقعات دشمن را کمرنگ کرد، اما آن وجه قبلی ایران در انتخابت را نتوانست برگرداند و فتنه 88 خیانت بزرگی بود که فتنهگران در حق مملکت انجام دادند و باعث شدند دشمن پا بگیرد.
تبیین لازم را در مورد حوادث سال 88 انجام ندادیم
توانپور: این اتفاقات یک تبعاتی در بازه زمانی خود داشت و تبعاتی ساری و جاری هم در همه زمان دارد، اتفاقاتی و شائبه تقلب، جبههبندی و شکافها تا حدی با گذر زمان تجربه بیشتر و گفتن حقایق ترمیم شد، اما تبعات ساری مثل تحریمها مانند گذاشتن استخوان لای زخم بود، اتفاقاتی مانند انتخاب قائممقام رهبری مثل این است، در بازه زمانی گفته شد، صحبت شده اما مسأله تبیین جوری نبوده که برای همه حل شده باشد، این هم همین است و یکی از کارها محاکمه این آقایان است که از کجا خط گرفتند، شاید جواب این پرسش برای دستگاه امنیتی روشن باشد اما برای قاطبه مردم روشن نیست.
قضیه فتنه در زمان انتخابات سبب کوچک کردن آن شد، بعد خطبه رهبری و راههای مختلف برای روشن شدن قضایا در بعد از انتخابات شکایت و بررسی و شمردن 10 درصد آرا هم در اواخر خرداد راهگشا بود، هم شعارها هم بقیه اتفاقات دلیل بر این است که،دبعد از خرداد دیگر موضوع انتخاباتی نبود بنابراین این استخوان لای زخم باید برداشته شود و ترمیم شود.
اگر فرض را بر این بگذاریم که رهبر انقلاب با ابطال انتخابات موافقت میکردند؛ اگر چنین اتفاقی رخ میداد چه تفاوتهایی ایجاد میشد؟ باعث نمیشد این مقدار هزینه ایجاد نشود؟
استکی: در نظر داشته باشید که اگر به جایگاه انتخابات و تصمیمات خدشهای وارد شود سنگ روی سنگ بند نمیشود و اگر مردم شک کنند که نتایج انتخابات یک حرفی بزند ولی واقعیات چیز دیگری باشد، اعتبار آن به طور کلی از بین میرود، این همه مردم پشت کار انتخابات بودند و ناگهان بگویند انتخابات باطل شود و باید ناظران بینالمللی بر برگزاری انتخابات نظارت کنند، آبرو این نظام با اینکه کسی از خارج از کشور برای نظارت در انتخابات بیاید از بین میرفت.
ابطال انتخابات حیثیت نظام را از بین میبرد
اگر این موضوع ابطال آرا اتفاق میافتاد، حیثیت نظام خدشهدار میشد و اعتبار آن از بین میرفت، شاید برخی تخلفات در انتخابات باشد ولی آنقدری نیست که باعث سروته کردن نتیجه انتخابات شود و بااینکه درصد کمی در انتخابات تأثیر دارد، اما نمیشود کل انتخابات را به خاطر آن درصد کم زیر سؤال برد، منافع جبههگیری رهبری بیش از مضرات آن بود چون انقلاب چهره غالب بود.
توانپور: آوردن اتفاقات در سطح جامعه و دعوای بین افراد تحقیر موضوع است چون دعوا سر انتخابات نبود، فرض کنید ابطال انجام میشد، گروه بعدی در انتخابات بعدی همین ادعا را میکردند، آیا باید آن را هم پذیرفت؟ همین اتفاقات در انتخابات شورا ممکن است بیفتد و هر محله و روستایی کوچک و بزرگی بگوید من نتیجه را قبول ندارم، دعواهای محلی است که باید در روستاهای کوچک و بزرگ جمع شوند.
ایستادن پای این قضیه هم جمهوریت و هم اسلامیت را تأمین کرد وگرنه چیزی به اسم جمهوری اسلامی دیگر معنی نداشت، دین اجازه پایمال کردن حق مردم را نمیدهد و جمهوریت مردمسالاری میگوید حرف مردم باید به نتیجه برسد.
انتخابات 88 شورش اشرافیت علیه جمهوری بود
مطیع: این انتخابات شورش اشرافیت علیه جمهوری بود، این افراد با اسلامیت مشکلی نداشتند اشکال این است که در جمهوری اسلامی نباید رأیها مساوی باشد، حرف آنها این بود چون ما طبقه مدرن هستیم باید رأی ما بیشتر از رأی مردم روستا و مناطق محروم ارزش داشته باشد و این حرف ضد دموکراسی است، بعد هم این موضوع آرا ابعاد دیگری پیدا کرد، انسانهایی ازخودراضی حاضر به تمکین به رأی نظام نبودند، ما باید پای جمهوری اسلامی بایستیم اینکه بگوییم فلان افراد خونشان رنگینتر است این جمهوری و دموکراسی نیست، در انتخابات عدهای با روش ضد دموکراسی میخواستند زیر میز بزنند و رهبری محکم در برابر آنها ایستادند.
هر نظام دیگری بود سال 88 سقوط کرده بود
اگر به دنبال اتفاقاتی که افتاده بود، رهبری حرف ابطال را پذیرفته بودند سنگ روی سنگ بند نمیشود، فتنهای که در سال 88 در ایران اتفاق افتاد، قوی بود که اگر در هر کشوری رخ داده بود انقلاب آن کشور را سرنگون میکرد، در مقایسه با انقلابهای الجزایر، فرانسه و روسیه هیچکدام اینهمه هجمه و دشمن نداشتند و اگر فتنه 88 در آن ممالک میافتاد حتماً انقلابشان سقوط میکرد.
بصیرت مردم و درایت رهبری و عنایت امام حسین(ع) باعث شد مردم فهمیدند رأی آنهاست که رأی است و رهبر پای رأی مردم و با هر سلیقهای که مردم انتخاب کنند ایستاده است، قرآن میفرماید شما همیشه دچار فتنه میشوید باید دعا کنیم از فتنهها سربلند بیرون آییم و فقط باید دعا کرد دچار فتنهای نشویم که از آن بیرون نمیآیم.
چرا سران فتنه در حصر قرار دارند؟ چرا در دادگاه عادلانه محاکمه نمیشوند؟
استکی: معتقدم در مناظرهها نتیجه، شکست طرف مقابل نیست چون برای آن کسی که انتخاب خود را کرده است هر استدلالی آورده شود باز هم مؤثر نیست؛ سال 88 همه آرا انتخابات که برای احمدینژاد نبود، موسوی 13 میلیون رای داشت و طبیعی بود که هر تصمیمی در خصوص او گرفته میشود این طرفداران مانع میشدند.
حصر ریشه قرآنی و تاریخی دارد
در قرآن هست زمانی که سامری در بین مردم طرفدار داشت و برای گمراهی قوم موسی اقدام کرده بود، خداوند برای مجازات او به موسی گفت این شخص حق ارتباط با مردم را ندارد، بنابراین حصر سابقه تاریخی و قرآنی دارد؛ آنها افرادی نیستند که با استدلال حرف را قبول کنند و تأثیرات خود را در جامعه میگذاشتند، حضرت علی (ع) هم عایشه را حصر خانگی میکنند در حالی که بعد از جنگ منتظر بودند ببینند که حضرت علی (ع) چه میکند، این موضوع برای آقای منتظری هم اتفاق افتاد و ایشان هنوز هم طرفداران خود را دارد.
توانپور: در بازه زمانی نزدیک به سال 89 حصر بهترین انتخاب بود تا آتش فتنه بخوابد و مردم صحنه را بهتر ببیند اما آیا میتواند تا ابد ادامه پیدا کند؟ چون بالاخره باید حق به حقدار داده شود، هر جا حقی تضییع شده است باید حقجویی انجام شود، اینکه چرا حصر ادامه پیدا کرده به این دلیل است که خود افرادی که میگویند باید دادگاه تشکیل شود، اگر حکم معلوم هم داده شد، همانهایی که مدعی برگزاری دادگاه هستند آیا رأی دادگاه را قبول دارند؟ باید پیش از آن تعهد محضری بدهند که به حکم دادگاه پایبند هستند و زیر میز نمیزنند.
محاکمه سران فتنه باید به مطالبه عمومی شود
هنوز این اتفاق نیفتاده چون که دادگاه اینها هنوز مطالبه عمومی نیست، همانهایی که به دنبال رفع حصر هستند بیشتر به دنبال پیدا کردن آتو از انقلاباند نه تشکیل دادگاه، باید صحنه برای مردم روشن و محاکمه به مطالبه مردمی تبدیل شود تا حکم اجرا شود، وقتی مطالبه عمومی نیست کارگزار عمومی هم میگوید چرا به این موضوع جوری بپردازیم که امنیت ملی به خطر بیفتد.
مطیع: هنوز ابعاد فتنه روشن نیست و مسائل مربوط به آن حل نشده، هنوز علیه رسانهها و سفارتخانهها طلب حق نکردیم، اگر نهادهای قانونی وارد شده بودند حداقل علیه آنها کیفرخواست قانونی صادر میشد، به همین دلیل هم هنوز وقت محاکمه نیست.
با توجه به فراخوان سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، به نظر شما کشور به چه الزاماتی نیاز دارد تا از این فتنهها گذر کند؟
بدنیست از آمریکا الگو بگیریم
استکی: شاید برخی کارهای امریکا به عنوان شیطان بزرگ بد نیست برای ما الگو قرار بگیرد! مثل این که تدوین سیاستهای کلی که دنبال میکند و سیاستگذاریهای را دارد که با آمدن هر رییسجمهور جدیدی، فرد توانایی برهم زدن را ندارند و مجبور است در همان زمینبازی کند.
تجربه 40 سال انقلاب پشتوانه این سند است و سیاستهای کلی مملکت را باید طوری تدوین کرد که وابسته این نماینده و آن رییسجمهور نباشد و با روی کار آمدن هر فردی قدمها برداشته شود، اگر میتوانیم وارد میدان شویم و بدهیم به فرد بعدی، نه اینکه هرکس به سلیقه خودش بخواهد انقلاب را پیش ببرد.
رفتار برخی نمایندگان مجلس شرمآور است
باید در بعضی موارد قانون اساسی، مثل سیاستهای برگزاری انتخابات بازنگری شود، شرمآور است برخی نمایندهها وارد مجلس شوند و مجلس را به این فضاحت بکشند، چرا باید فردی به عنوان رییسجمهور این موقعیت را پیدا کند که بعضی حرفهایی زده شود که سبب از بین رفتن عدالت شود، چرا افراد امروز اینقدر برای این مسؤولیتها سر و دست میشکنند که واقعاً سمت برای انسان فقط مسؤولیت پیدا میکند.
سند الگوی اسلامی ایران نباید صرفاً به این خلاصه شود که کلیات و بندهایی اعلام شود، هرکس تفسیر به رأی بکند، باید مشخص شود با این برنامه به کجا میخواهیم دقیقاً برسیم و بر روی اجرای آنهم پافشاری شود، اگر کسی تخلف کرد قانونی جلوی آن گرفته شود، تا کی منتظر باشیم مردم بصیرت پیدا کنند و طرف را مجبور کنند از مسیر خارج شود.
توانپور: اصل موضوع که کشور و نظام به دنبال برنامه 50 ساله استراتژیک و راهبردی است قدرت نظام را برای ادامه راه نشان میدهد، تجربه 40 ساله انقلاب به ما یاد داده در این برنامهریزی لحاظ کنیم که دستگاههای نظارتی در جمهوری اسلامی ضعیف میشوند و یا به خاطر ساختار ضعیف شده عمل میکنند و این باید فصل الخطاب شود.
قوه قضاییه درباره هر حکمی میدهد رهبری باید نظر بدهد و برخی موضوعات کوچک را به مسائل امنیتی ملی تبدیل میکنند، بنابراین ساختاری برای اعتراض مردم باید وجود داشته باشد و مردم و نهادهای نظارتی تقویت شوند، اگر دستگاه نظارتی کار خود را درست انجام دهد بحران هم درست نمیشود، همین قانون انتخابات هم به درستی انجام نمیشود، مثلاً فقط وظیفه ستادی اجرایی بر عهده فرمانداری گذاشته شده است اما در همه امور دخالت میکنند.
سند 1444 آرزوی هر ایرانی از زمان مشروطه است
مطیع: آرزوی هر ایرانی بعد از مشروطه این بود که ایران برنامهای برای 50 سال آینده داشته باشد، این سند آرزوی نخبگان و روشنفکران ایرانی بوده است، که البته تا سال 1400 هم نهایی نیست و فراخوان داده شده تا مورد نقد قرار بگیرد، اصلاح شود و بعد نهایی شود اما به نظرم برای ضمانت اجرایی آن هم باید تدبیری اندیشید.
مشخصههای فتنه بعدی و نقش سه گروه
مطیع: از آنجایی که احتمالاً دشمن برای سال 98 برنامههایی در نظر دارد باید خودمان را آماده کنیم، سه فاکتور اساسی در برنامه دشمن نقش خواهند داشت، اول رسانههای جدید و کانالهای مجازی با ادمینهای خارج از کشور است، گروه دوم سلبریتیها هستند که آفت بدی میشوند و درباره آنها باید فکر جدی کرد و جامعه باید به این بلوغ برسد که از سلبریتیها عبور کند، گروه سوم متحجرین هستند، کدهایی دیده میشود که آدمهای خشکمقدس و ظاهراً متدین افراطی در فتنه بعدی نقشآفرینی کنند، حال اینکه چطور این سه به هم ربط پیدا میکنند مانند فتنه 88 که از سروش تا گوگوش یک موضع گرفتند و به هم پیوند خوردند، اینها هم با این بیدر و پیکری شبکههای مجازی همینطور به هم پیوند میخوردند، البته باید مراقب بود که این متحجرین در بیوت مراجع هم نفوذ کردهاند.
توانپور: اینکه انتظار داشته باشیم در انقلاب فتنهای نباشد دور از ذهن است، هرقدر انقلاب قویتر شود سازوکاری که دشمن در نظر میگیرد هم قویتر میشود، از اتفاق 78 تهران به کف خیابان 88 انقلاب قویتر شد و فتنه هم لایههای عمیقتری پیدا کرد، فردا ممکن است خودیترهای از سال 88 فتنه راه بیندازند و مسأله ای دور از ذهن نیست، اوضاع پیچیدهتر و خطرناکتر میشود اما ترسی از این اتفاقات نیست چون خون شهدا حافظ این انقلاب است.