چهارشنبه, 25 شهریور,1394 عرفات۱۵ شب مشعر, باشکوه وعظمتی مرموز وماورایی می رسد ودر برابرش,هستی لب فرو می بندد وآرام می گیرد.ناگهان,سیل مهاجمی خودرا به دره مشعر می زند وفشرده وپر هیاهو,بربستر دره می دود ورفته رفته در آغوش تنگ مشعر وبر دامن تپه ها وکوه های پیرامون,فرو می نشینید وسپس,مشعر,در زیرسقف ماورایی خویش,دوباره سکونت می کند.شب مشعر آغاز شده است.در مشعر چراغ نیست,شب,به مهتاب روشن است وبه قطره ها درشت باران وتابناک باران ستاره, مصابیح آسمان!شب مشعر,این موجود زیبا وآسمانی که مردم شهرزده وزندگی زده ای که عمرراهمه سردرخاک فروبرده اند ولقمه در درخاک می جویند,آن را نمی شناسند,شب دیگری اس.شب مشعربه صف نمی آید!شب مشعر,سایه ای از شب های خیال پرور ودل انگیز بهشت است...!(سایت اختصاصی فیش حج محمد/برگرفته از حج دکتر شریعتی) گالری نظرات برای دادن نظر لطفا وارد شوید و یا ثبت نام کنید