دوشنبه, 09 شهریور,1394 عرفات۳ ومنی ,سخن از عشق است!ایمان,از کعبه ناگهان در عرفات :(انالله)واز عرفات به سوی کعبه ,منزل به منزل,دربازگشت:(انالیه راجعون)!پس عرفات,آغاز است,آغازآفرینش مادراین جهان !در قصه آدم(آغاز خلقت انسان,پیدایش نوع بشربرروی زمین) می گویند,پس از هبوط (آغاز زندگی آدمی بر روی خاک) در این جا برای نخستین بار,آدم وحوا یکدیگرراباز شناختند!عرفه,عرفات!هبوط!خروج آدم از باغ بهشت!این بهشت,بهشت موعود,نیست,بهشت زمین من است,جنت است,جنت,زمین پوشیده ازسبزه ودرخت است,زادگاه نخستین آدم,در آن دوران که او,بی هیچ کاری و مسولیتی,می خورد,می نوشیدولذت می بردو...سیر وسیرآب می زیست.تاابلیس-که تنها فرشته خدابوددر جهان که سراز سجده آدم باز زد-در او-که خدا فجوروتقوی رادر نفسش الهام کرده بود-به وسوسه آغاز کرد.اورا به شکستن حد واداشت,به عصیان در برابرمنع!خوردن میوه ممنوع,یعنی که به توصفتی خدایی می دهد:بینایی وجاودانگی!آدم سرباززد,یعنی که عقل تنها در آدمی کارگر نیست,ابلیس به سراغ حوا رفت, وعشق!واین بار آدم,میوه ممنوع را خورد,عقل وعشق یکباره به جان فرشته زدند واوراآدم کردند,آدم تنها فرشته ای که می تواند گناه کند وبنابراین توبه ,وعصیان کند,وبنابراین طاعت!عصیان ,یعنی که اراده ای در برابراراده خداوند!یعنی که آزادی,در برابرجبر طبیعت,یعنی که انتخاب,پس,مسولیت,خود آگاهی ودر نتیجه تبدیل باغ سیری وسیرآبی وبی دردی به زمین نیازمندی,عطش ورنج:هبوط !آغاز زندگی موجودی خودآگاه,مسول,عصیانگر,محکوم همیشگی رنج وعطش,تبعیدی,احساس غربت واسارت در طبیعت,همای آسمان پرواز در قفس خاک,و آن گاه,دغدغه خاموش نشدنی جدایی,نی نالان بر لب های مذهب ,حکمت,عرفان,هنروادب و…زندگی!از درد فراق بریدن از نیستان,فشار سنگین وطاقت فرسای مسولیت,دلهره وجودی عصیان ,اضطراب ذاتی گناه وشوق فطری بازگشت...(سایت اختصاصی فیش حج محمد/برگرفته از کتاب حج دکتر شریعتی) گالری نظرات برای دادن نظر لطفا وارد شوید و یا ثبت نام کنید