سعی ۵
دوان بر سر کوه های بلند بی فریاد!
در جستجوی آب!
پرومته ی فرهنگ ابراهیم, نه یک خدا, که یک کنیز, و نه بخشنده ی آتش, که: آب,
آب؟ آری آب!غیب نه, ماوراء الطبیعه نه, عشق نه, تفویض نه, تسلیم و طاعت نه, آب حیات نه, آب روح نه, آب معنی؟ اشراق؟ آسمان؟ نه, نه, نه,... آب خوردن!
نه آنچه از عرش می بارد, آنچه از زمین می جوشد,
مادی مادی! همین ماده ی سیالی که بر زمین جاری است و زندگی مادی تشنه ی آن است, بدن نیازمند آن است, که در تن تو خون می شود, که در پستان مادر شیر میشود, و در دهان طفل آب است!
سعی در جستجوی آب, مظهر زندگی مادی, زندگی زمینی, نیاز عینی, پیوند آدم و خاک, دنیا! بهشت این جهانی, مائده ی زمینی!
و سعی: کاری مادی, تلاش مادی, کوشیدن و دویدن برای آب, برای نان, برای انکه تشنگی ات را سیرآب کنی, برای آنکه گرسنگی طفلت را سیر کنی, برای اینکه خوب زندگی کنی. تشنه ای منتظر است و تو مسئول, در این کویر سوخته, چشمه ای بیابی, آبی ارمغان آری.
سعی: تلاش بر روی خاک, بر روی زمین, تا نیازت, را از سینه ی طبیعت برآوری, تا از دل سنگ آب برگیری.
(سایت اختصاصی فیش حج محمد برگرفته از کتاب حج دکتر شریعتی)