حج اکبر
روز نهم ذی حجه است, اکنون حج آغاز شده است,حج اکبر!کجایی؟
هرکجا که خواهی باش,مسجدالحرام,کنارکعبه,کوچه,خیابان,بازار,هتل...
مهم نیست,قصد,رها کردن است,آغاز سفری بزرگ است, احرام بپوش واز مکه بیرون آی!
شگفتا!اکنون باید کعبه را رها کنی, مکه را پشت سر گذاری!
راستی مگر قبله کجاست؟
حج است وبا ترک کعبه آغاز می شود!
پس آن آهنگ کعبه کردن, از هرکجا که هستی ,کندن وبپاخاستن وروبه کعبه آوردن چه بود؟سفری که در آن,کعبه بودچه بود؟:
حج اصغر,عمره!
و اینک,سفری که آغاز می شود,سفر از کعبه,ترک مکه ,چیست؟:
حج اکبر!
آهنگ کعبه کردن,حج نیست,قبله حج,کعبه نیست,در آغاز چنین می پنداشتی,این خطا است,اکنون بیاموزکه حج ,به کعبه رفتن نیست, از کعبه رفتن است.
اکنون باجانت تجربه کن,از توحید ابراهیم بیاموز که:
ازهم آغاز,مقصد کعبه نبود!
همه چیزاز کعبه بدان سوی آغاز می شود.به کعبه,تا پایان مرز خویشتن رسیده ای,ازکعبه,ای مهاجر که قصداو داری,به سرزمین دیگری پا می نهی,راه دیگری در پیش می گیری,اینجا دیگر سخن از ترک خود وترک از خانه نیست,این هاراکه در میقات افکندی; اکنون سخن از ترک خانه خداست.
اکنون,تو,ای که دربلندترین قله بندگی,به آزادی رسیده ای ودر کمال بی خودی,به خود,شایستگی آن را یافته ای که بگویندت;از کعبه بگذر!
تو خود,اینک از کعبه نزدیکتری!
زیارت کعبه پایان یافته است,کعبه تورا,ازتویی تاخود آورد.
تو,تاخدا برو!
نه دیگر حج خانه ,که حج خدای خانه کن
اینجا سخن از جهت است,نه سر منزل,سخن ازبه سوی کعبه بود,نه کعبه!
هر جا که بایستی,مانده ای,مرده ای!ای حاج!آهنگ کننده!عازم!
ای همیشه به سوی رفتن!
هان!ای هماره به سوی او شدن!
ای انسان,روح خداوند!
ای عمل صالح!عمل صالح!
به مکه آمده ای؟
در کعبه نیز مایست!در حرم نیز ممان,
تا کعبه ,کعبه قبله بود,تاجهت راگم نکنی,تا قبله های دیگرنفریبندت,در کعبه,قبله جای دیگراست,آهنگ آن جا کن,آهنگ سفری بزرگ,بزرگتر از سفرکعبه:حج اکبر!
این است که روز عزیمت,هرکجا هستی,لباس احرام بپوش واز مکه بیرون آی!
که حج بزرگتر,قبله در قفا نهادن است.
از کعبه شریف تر کجاست؟می روی تا ببینی...!
(سایت اختصاصی فیش حج محمد/بر گرفته از کتاب حج دکتر شریعتی)