سرزمین یادها و نشانه ها
قسمت ها ی مختلف کعبه و مسجدالحرام/چاه زمزم
حضرت ابراهیم(ع) همسرش هاجر و فرزندش اسماعیل را به وادی خشک و سوزان مکه آورد؛همراه آن دو مشک آبی بود و غیر از آن؛زاد و توشه ای نداشتند؛ابراهیم آنها را به خدا سپرد و برگشت.پس از اندکی آب مشک تمام شد و شیر در پستان های هاجر خشکید؛تشنگی فرزند سبب شد تا مادر به دنبال آب رود.
هاجر بر کوه صفا رفت؛مروه را چون سراب دید و خیال کرد آنجا آب است. و قتی به کوه مروه می آمد اثری از آب نمیدید.از آنجا به سوی صفا می نگریست وصفا راچنین میدید؛ بدین گمان هفت بار فاصلهٔ میان صفا و مروه را دوان دوان پیمود.
بنابر نقلی؛برای اینکه مرگ کودک خویش را به چشم نبیند هراسان به این سو و آن سو میدوید. ناگهان چشمش به کودک افتاد که از زیر پای مبارکش آبی جاریست.با عجله مقداری خاک وشن اطراف آن ریخت تا آب رامهار کند؛سپس مشک را پر کرد و به کودکش نوشانید.
پیدایش آب و رفت وآمد پرندگان؛توجه قبایلی را که در اطراف مکه ساکن بودند به آنجا معطوف داشت؛کم کم به اطراف چشمه کوچ کردند ومکه رو به آبادانی رفت.چون برخی از قبایل مکه حرمت کعبهوحرم را شکستند و به فسق و فجور پرداختند؛ خداوند آب زمزم را از جوشش انداخت و خشک کرد؛به طوری که بعد ها محل آن نیز محو و مخفی شد.
تا اینکه جد پیامب(ص) عبدالمطلب؛چند شب پی در پی در خواب دید خداوند وی را به حفر نقطه ای در کنار کعبه فرمان می دهد. وی علی رغم سرزنش مردم؛با کمک تنها فرزندش حارث؛آنجا را حفر کرد؛چون کسی حاضر نشد عبدالمطلب را در حفر چاه یاری دهد واو نیز غیر از یک پسر فرزندی نداشت لذا در آن هنگام نذر کرد کهه اگر خداوند به وی ده پسر دهد؛یکی از آنها را در راه خدا قربانی کند.
آب زمزم دوباره به جریان افتاد و عبدالمطلب سقایت حاجیان را عهده دار شد.پس از چندی خداوند به وی ده پسر عطا کرد.عبدالمطلب برای ادای نذر خود؛میان فرزندانش قرعه زد؛قرعه به نام محبوب ترین فرزندش عبدالله(پدر پیامبر) که در آن زمان بیست و چهار ساله بود افتاد.عبداللخه را برای ادای نذر آماده قربانی کرد؛ این خبر غوغا و هیجانی در مردم ایجاد کرد و برای انصراف از اجرای آن؛طرح هایی ارائه شد که مورد قبول عبدالمطلب قرار نگرفت.
سرانجام به در خواست مردم و پیشنهاد کاهن قرارشد میان عبذالله و خون بهای یک فرد که در آن زمان ده شتر بود قرعه بزنند.این کار در اجماع مردم صورت گرفت و قرعه به نام عبدالله افتاد؛به پیشنهاد کاهن ده شتر بر شتر ها افزودند و دوباره قرعه به نام عبدالله افتاد؛همچنان ده تا ده تا بر تعداد شترها افزودند تا به صد شتر رسید؛آنگاه قرعه به صد شتر افتاد؛فریاد هلهله و شادی در مردم بلند شد.
عبدالمطلب برای اطمینان بیشتر سه بار قرعه را تکرارر کرد و هر سه بار قرعه به شتران اصابت کرد. عبدالمطلب آنها را در راه خدا سربرید و گوشت آنها را میان فقرا تقسیم کرد.
بر اساس این سنت؛از آن به بعد دیه یک مرد صد شتر تعیین شد.
چاه زمزم که در نزدیکی مقام ابراهیم و در هجده متری کعبه واقع شده؛در طبقه زیر زمین مسجدالحرام قرار گرفته است که آب آن توسط پمپ از طریق لوله کشی در دسترس زائران قرار میگیرد.
حضرت علی(ع )فرمود:«آب زمزم بهترین آب روی کره زمین است.»
امام صادق(ع) نیز فرمود:«آب زمزم داروی درد کسی است که آن را به قصد درمان بنوشد.»
(سایت اختصاصی فیش حج محمد/برگرفته از کتاب سرزمین یادها و نشانه هامحمد فرقانی)