X
مقالات فیش حج
آخرین پیام وحی!۲

آخرین پیام وحی!۲

و این؛نه دیگر غاسق:بیگانه ای ستمکار؛صریح؛به زور؛نه دیگر نفّاثه:کار گزار پنهانکارو بد اندیش غاسق؛به مزد؛

و این؛نه دیگر غاسق:بیگانه ای ستمکار؛صریح؛به زور؛نه دیگر نفّاثه:کار گزار پنهانکارو بد اندیش غاسق؛به مزد؛

که خودی؛دوست! همدرد و هم صف؛نه دشمن؛نه مزدور دشمن؛نه قاسط نه بازیچهٔ قاسط: متعصب عامی و خر مقدس ماروق؛ بلکه ناکث؛خنجر زن از پشت؛که خیانت می کند؛ و خائن نیست؛ که دوست را میزند و دشمن نیست؛ابزار نقاثه ها است و عمود خیمهٔ غاسق واقب؛ بی مزد؛ بی منت؛

می کشد و دستش به خون آغشته نیست؛بد می کند و کسی به او بد بین نیست؛در راه دوست چاه میکند؛اما نه به غرض؛ که به مرض!

شوم ترین وعلاج ناپذیر ترین مرض:حسد!

عقده ای که انقلاب های پیروز را در هم می شکند؛

ومجاهدان دلیر را؛از بلند ترین قله های افتخار؛به زیر می افکند؛

و دوست را به دست دوست؛ذبح شرعی میکند؛

و دیندار پارسا را؛آلت قتالهٔ کفر و فسق میسازد؛

بی آنکه خود بخواهد و بی آنکه خلق بدانند-!

و این است که خیمه سیاه غاسق را می توان بر فراز منا درید؛

لانه های نقاثه ها را می توان یافت و از منا راند؛

اما؛حسود را چه کنم؟؛کو؛زخود؛به رنج در است که خودی است؛که آلت غاسق است و بازیچهٔ نفاثات غاسق؛

اما؛ چون ما؛دشمن غاسق؛و شاید؛ بیشتر از ما؛دشمن نفاثه های غاسق!

و این است در صف این سه شر؛ آخرین صف از او است؛

و روز اول؛ در این منا آخرین جمره ای که باید رمی کرد؛او!

چه؛اخرین آفت ایمان و آرمان از درون؛ او است.

و در اینجا؛باز تثلیث!سه طاغوت!

جمرهٔ اُلی؛غاسق؛سلطهٔ شب و ظلمت و ظلم؛

جمرهٔ وُسطی:نافث؛کار گارگزارانش: افسونگران تفرقه افکن و تباه کنندگان اندیشه و اخلاق و آگاهی؛زمینه سازان فکر و فرهنگ برای غاسق؛ خواب کنندگان خلق؛ در دامن شب واقب.

جمرهٔ عُقبی:حاسد؛ستون پنجم غاسق و بازیچهٔ ناخودآگاه نافث؛دوستی در خدمت دشمن؛ و با این همه؛نجات منا از این سه طاغوت؛آسان تر؛

بگذار فلق سر زند؛شکافندهٔ صبح؛نهر سپید نور را بر تنگهٔ منا بریزد؛تیغ آفتاب که خیمه غاسق را چاک زند؛سلطهٔ ظلمت و ظلم را از فراز منا بر می چیند؛ ونفاثه های پنهان در پناه غاسق را؛از نهانگاه صخره ها و غارهای منا می تاراند و در پایان؛قدرت شب و حیلهٔ افسون گران شب که نبود؛عقده های حسد نیز؛ بسته می مانند و بی آزار؛و در عمق بیماران دوست؛مدفون!

چه این همه کار شب است؛ این سه شر سیه کاران شب اند؛بگذار؛شب بمیرد؛

بگذر؛سپیدهٔ صبح سر زند؛

ای خداوند سپیده دم....!

(سایت اختصاصی فیش حج محمد/بر گرفته از کتاب حج دکتر شریعتی)

  • گالری
  • نظرات
برای دادن نظر لطفا وارد شوید و یا ثبت نام کنید