X
مقالات فیش حج
بت های تثلیث۴

بت های تثلیث۴

اما این حج عمیق تر وغنی تر از آن است که همه اش در فهم چون منا گنجد.

اما این حج عمیق تر وغنی تر از آن است که همه اش در فهم چون منا گنجد.

هر بار که می رفتم؛ می پنداشتم که همه اش را فهمیده ام؛ سفری دیگر تکراری بیش نخواهد بود و سفر دیگر در شگفت می شدم که سفر پیش؛ من از حج چه فهمیده بودم؟

وتو خوانندهٔ من نیز مپنداری که آنچه از حج گفته ام؛همه معنی حج است و یا همه ی آنچه گفته ام؛ معنی حج است؛ نه؛ آنچه خود ادعا می کنم این است که این؛ آن است که من از حج فهمیده ام و تو بکوش تا به گونه ای دیگر بفهمی؛ که این مناسک رسالهٔ عملیه نیست؛ رسالهٔ فکریه است؛ تمامی تاب و توان یک ذهن عادی است که کوشیده است تا در خور خویش؛ این نمایش معجزه آسای رمزی را-که در آن؛ کارگردانگ کارگردان جهان است-تحلیل کند و بحر را در کوزه ای بریزد!

این است در هر سفری که رفتم برداشت گذشته ام را تصحیح کردم؛ تفسیر پیشینم را تکمیل نمودم و رازهای تازه یافتم و نکته ها بر آن افزودم و کشف و شهودهاگ که نسبت به سفر پیش؛ همه چیز بود و نسبت به سفر بعد؛ هیچ چیز!

در آخرین سفر؛ با خود اندیشیدم که چرا آنچه راکارگران حج؛ خود معین نکرده است؛ من معین کنم؟ اگر می بایست تعین می شد؛ تعین کرده بود؛ آیا این که این سه را تعیین نکرده است؛ خود؛یک نوع تعیین نیست؟

مگر نه این هر سه یکی است و این یکی هر سه؟

پس تخصص این سه بت؛ تفکیک آن سه بعد را که لاینفکند؛ به ذهن می آورد و این تعیین نمی کند تا بگوید در هر بتی دو بت دیگر نهفته است و در هر رمی؛ رمی آن دو بت دیگر را نیز نیت کن!

وانگهی؛این ذهن قالبی ادم هااست؛ ذهن فیلسوف ها و عالم ها که قالب های ثابت و قاعده های یکنواخت می تراشد و اسمش را در جامعه شناسی و فلسفه ی تاریخ و روانشناسی.... میگذارد؛ خالق حج؛ میداند که در هر دوره ی فرهنگی م مدنی یی؛ در هرمرحله ی تاریخی یی؛  در هر نظام اجتماعی یی؛ و در هر زیر بنای تولیدی و بافت طبقاتی و روبنای فکری و روابط جمعی یی؛ یکی از این سه قدرت؛ قدرت تعیین کننده است و نگهدارندهٔ آن دو دیگر و در نتیجه؛ نفی آن؛عامل نجات و مایهٔ پیروزی و عید قربان است و بنا بر این؛همو را باید؛ در منا جمرهٔ عُقْبی گرفت و در نخستین حمله؛ او را به زیر گلوله باران جمرات کشید.

این است که آن رمی کننده که از یک کشور پیشرفتهٔ سرمایه داری می آید؛ با آن که از یک جامعهٔ منحط مذهبی قرون وسطایی؛ وآن که از یک نظام فاشیستی و دیکتاتوری فردی؛ نیتش در رمی جمرات؛ فرق می کند. گرچه هر سه یکی اند وآن آخرین؛ اولین ودومی را نیز در خود دارد؛ که فرعون چاپیدن را برای قارون قانونی می کند و بلعم شرعی؛ وقارون دستگاه بلعم را می چرخاند به زر؛ و فرعون حفظ می کند به زور وبلعم پایهٔ قدرت فرعون را بر دوش خدایان آسمان می نهد و قارون بر دوش خداوندان زمین؛ و میبینیم که هر کدام؛دو همزاد هم ذات خویش را ؛در دو پهلوی خویش؛ به دو بازوی خویش؛ استوار چسبیده اند و در حالی که خود را نگه می دارند؛ آن دو را بر پا می دارند وتو؛ از هر کجای زمین آمده ای و در هر عصری از زمان؛ به هر نیت که مسئولیت ابراهیمیتو در میان در میان قومت اقتضا می کند؛ آخرین را به نیت هر سه بزن؛ که چون ابلیس را در آخرین فریبش طرد کردی فریب های پیشینش؛لاجرم نفی شده است؛

زیرا که آدمی؛همواره قربانی آخرین فریب است......

(سایت اختصاصی فیش حج محمد/برگرفته از کتاب حج دکتر شریعتی)

  • گالری
  • نظرات
برای دادن نظر لطفا وارد شوید و یا ثبت نام کنید