قربانی۱۰
حجت بر ابراهیم تمام است.شک ندارد که پیام؛پیام حق است؛تردید در پیام را شک ندارد که پیام؛پیام حق است؛تردید درپیام را شک ندارد که تردیدی ابلیسی است.
حجت بر ابراهیم تمام است.شک ندارد که پیام؛پیام حق است؛تردید در پیام را شک ندارد که پیام؛پیام حق است؛تردید درپیام را شک ندارد که تردیدی ابلیسی است.
می تواند باز هم دلیل منطقی آورد؛دلیل منطقی اش هم چنان هست؛اما وجدانش او را به مسخره گرفته است.
روشنی و گرمی حقیقت را همچون پارهٔ افروختهٔ آتش؛ در عمق فطرتش؛احساسش؛تمامی وجودش؛حس می کند؛می یابد.
حقیقت قوی ترین و صریح تر و نزدیک تر از آن است که به دلایل عقلی محتاج باشد؛مرد حقیقت؛آن را؛همچون تابش خورشید حس می کند؛و همچنان که وجود داشتن خویش را می یابد؛ وجود حق را وجدان می کند. انسان حق پرست؛شامه ای حق یاب دارد؛ شامه ای قوی که هرگز خطا نمی کند؛ همچنان ک زنبور عسل؛از فاصلهٔ صدها فرسنگ و با هزار ها کوه ودشت و تاریکی و طوفان در میان حائل؛ از میان بی شمار راه ها و بیراهه های کوهستانی و بری وبحری راه نا مرئی کندوی خویش را؛ به نیروی مرموز جهت یاب خویش؛ میجوید ومی یابد؛ انسان حق شناس نیز این چنین به حق پی یبرد؛جهت آن را؛ در میان شب ها و طوفان ها وتوطئه ها و هزار ها وسوسه ها و شعبده بازی هاو چشم بندی های سر گیجه آور....؛تشخیص می دهد. وابراهیم-سر خیل حق پرستان تاریخ-عمر دراز خویش را در حق پرستی به سر آورده و در حق روییده و پخته و بار آمده؛ واکنون چگونه می تواند پیام حق را باز نشناسد و وسوسهٔ ابلیس را در نیابد؟
هر چند؛ اکنون دوست؛ آتشی برایش بر افروخته است؛ هولناک تر وسوزنده تر از حریقی که دشمن بر افروخته بود!
و هر چند؛دشمن؛اکنون می کوشد تا این حریق را بر او سرد کند و گل سرخ نماید.!
ملاک دوست ودشمن؛حق و باطل؛به آنچه با تو می کنند نیست؛این دو؛ملاک دیگر دارند؛بالاتر از سود وزیان من وتو.....
(سایت اختصاصی فیش حج محمد/بر گرفته از کتاب حج دکتر شریعتی)