آثار بقراط
کتابهای پنجاه و چهارگانهی بقراط (قرن پنجم – چهارم قم)، طبیب یونانی، که به همت انتشارات لیتره1 در ده جلد فراهم آمده است.
حتی اگر از کتابهایی که منتقدان در منسوب دانستن آنها به منابع دیگر اتفاق دارند صرفنظر کنیم، باز تعداد زیادی اثر میماند که میتوان آنها را به یقین از آن بقراط و مکتب او دانست. هریک از این کتابها ارزش خاصی دارد، زیرا نشان میدهد که بقراط فن پزشکی را، در قیاس با پزشکی کهانتی یا تجربی که تا آن زمان در جهان مدیترانهای حاکم بود، تا چه پایه بالا برده است.
بقراط در کتابهای اخلاقی، مانند «در باب پزشک» (جلد نهم)، «در باب آزمایشگاه پزشک» (جلد سوم)، «در باب آدابدانی» (جلد نهم)، «در باب فن» (جلد ششم)، فن پزشکی را میستاید و از رسالت پزشک با چنان علو روح و احساس نوعدوستی سخن میگوید که از آن زمان تاکنون چیزی فراتر از آن گفته نشده و در زمان ما نیز همچنان ارزش خود را حفظ کرده است: «پزشک فیلسوف با خدایان برابر است. چندان تفاوتی میان فلسفه و پزشکی نیست؛ هرچه در اولی هست در دومی نیز میتوان یافت: بیغرضی، خویشتنداری، شرم، سادگی جامه، اعتقاد درست، حسن قضاوت، آرامش، متانت در برخوردها، پاکیزگی، رفتار باوقار، شناخت چیزهای مفدی و ضروری در زندگی، طرد ناپاکی و بیعفتی، رهایی از خرافات و نماز به درگاه خدا» («در باب آدابدانی» بند 5).
و در جای دیگر میگوید: «من توصیه میکنم که زیا در بند مالپرستی نباشید و به دارایی و استطاعت مالی توجه کنید، گاه حتی باید رایگان از بیمار مواظبت کنید. اگر جایی کمک به مرد غریب و تهیدستی لازم آید، باید مخصوصاً قدم پیش گذارید... هیچ دون شأن پزشک نیست اگر در موقعیتی که نمیتواند در کمک به بیمار تصمیم بگیرد، پزشکان دیگری را به یاری بطلبد و با آنها دربارهی مورد پیشآمده مشورت کندو آنها در یافتن طریق کمک به بیمار به او بپیوندند».
«باید از زینت سربندهای گرانبها و عطرهای کمیاب و غیرمعمول اجتناب کنید. زیاد دورشدن شما از عرف و عادت سبب میشود که مردم از شما بدگویی کنند و حال آنکه نزدیکماندن به آن سبب میشود که با شما رفتار ملاطفتآمیز داشته باشند» («اندرزها»، بندهای 6، 8، 10). اصول اساسی رفتار اخلاقی پزشک در نوشته مشهور موسوم به سوگندنامهی بقراط، که نوعی راهنمای اخلاقی حرفهای معتبر در همهی زمانهاست، خلاصه شده است.
رسالات موسوم به «در باب طبیعت انسان»، «در باب پرهیز سلامت بخش» (حلد ششم)، «در باب پزشکی قدیم» (جلد اول)، «در باب مواضع در انسان» (جلد ششم)، «در باب هواها و آبها و مکانها» (جلد دوم)، «در باب بیماریهای مسری» (جلدهای سوم و پنجم)، «در باب کالبدشناسی» (جلد سوم)، «در باب اخلاط» (جلد پنجم)، «در باب بحرانهای بیماری» و «در باب روزهای خطرناک (جلد نهم) و جز اینها وجههی نظر کاملاً زیستشناختی طب بقراطی را نشان میدهد: در حقیقت طب بقراطی نهتنها ثمرهی دانشهای فلسفی، بلکه همچنین حاصل مجموعهای از مشاهدات و تجارب مستقیم است. اگر اطلاعات مربوط به کالبدشکافی معمول نبود)، در عوض آگاهیهای مربوط به علم وظایفالاعضاء و آسیبشناسی آن، که با روشنبینی شگفتانگیزی گزارش شده است، به نظریهی اساسی آسیبشناسی مبتنی بر اخلاط چهارگانه و آسیبشناسی عضوی رهنمون میشود. رسالهی «هواها و آبها و مکانها» رسالهی حقیقی آب و هواشناسی طبی است: «کسی که بخواهد در پزشکی تبحر یابد باید از دستورهای زیر پیروی کند. نخست باید فصول سال و تأثیرات هریک را به دقت مطالعه کند... همچنین باید خصوصیات آبها را بشناسد، زیرا اگر آب ها از جهت طعم و وزن متفاوتند، خواص آنها نیز متفاوت است. بنابرانی، وقتیکه پزشک وارد شهری میشود، که قبلاً آن را نمیشناخته است... باید اطلاعات بسیار دقیقی دربارهی کیفیت آبی که مردم مصرف میکنند به دست آورد... باید نوع زندگی ساکنان آن را بشناسد؛ باید بداند که آیا آنها دوستدار شراب و غذاهای خوب و استراحتاند یا اهل کار و کوشش و ورزش بدنی و پرخوردن و کمنوشیدن» (بند 1).
اهمیت اساسی تشخیص، معیارها و قواعدی که برای کشف آن باید از آنها پیروی کرد و نیز نحوهی پیشبینی در رسالههای «در باب پیشگوییها» و «در باب پیشبینیها» فراهم آمده است؛ در این رسالهها از جمله میخوانیم که: «باید از مهمترین چیزها و چیزهایی که آسانتر قابل تشخیصاند آغاز کرد. باید دربارهی هرچیزی که بتوان آن را دید و حس کرد و شنید و هرچیزی که بتوان آن را شناخت و بهکار بست، تحقیق کرد». بقراط در پیشبرد بعضی از رشتههای جراحی کمک کرده و دربارهی آنها کتاب نوشته است: «در باب شکستگیها»، «در باب جااندازی استخوان و دررفتگیها»، همچنین «در باب زخمها و ناسورها»، «در باب زخمهای سر»، و جز اینها در باره مامایی و بیماریهای زنان در رسالات -«در باب زایمان در ماه هفتم» و «در باب زایمان در ماه هشتم»- سخن گفته است. از قواعد درمان مخصوصاً در رسالهی «در باب پرهیز» (جلد ششم) و چند رسالهی دیگر بحث کرده است. اصل بقراطی بر این است که شفای بیماری به یاری طبیعت حاصل میشود و فن درمان تنها تا آنجا مؤثر است که به طبیعت در کارش کمک کند: «طبیعت پزشک بیماریهاست». همچنان که تصویر اخلاقی پزشک در سوگندنامهی بقراط به اختصار ترسیم شده است. اطلاعات پزشکی او را نیز در کلمات قصار* بقراط، که بسیاری از آنها زبانزد عام است میتوان یافت: «زندگی کوتاه است، فن طولانی است، فرصت زودگذر است، تجربه فریبنده است، حکم دشوار است.