آیتالله محقق داماد: ما نام فرعون را شنیدهایم ولی نمیدانیم بیشتر ما فرعون صفتیم
شفقنا – آیتالله دکتر سید مصطفی محقق داماد تصریح کرد: پیامها امروز از تشیع به ادیان جهان از جمله به مسیحیت واتیکان، رسیدهاند و آنها درک کردهاند که مکتب تشیع، خردپذیر است نه خردستیز؛ مکتب خونریز نیست، مکتب تعقل است و برهان و عدالت. لذا اگر پاپ فرانسیس از گوشه واتیکان برمیخیزد و به دیدار مرجعیت شیعه میآید، برای این است که او درک کرده که تشیع، اسلام راستین را معرفی میکند، نه اسلام داعشی و اسلام بوکوحرام و امثال آنها را.
** جهان معاصر از خشونت دینی بیزار است
** جهان معاصر از آنان که به نام دین خشونت میکنند، آسیب دیده و متنفر شده است.
** بدون قائل بودن حق تفکر و اندیشه برای دیگران، گفت وگو معنا نمییابد.
** در حقوق شهروندی، باید تقسیم به مؤمن و کافر را برداریم و به جای آن مُسالم و محارب بگذاریم.
** امروز جهان معاصر از دین خشن و خونریز، چه یهود و چه اسلام و چه مسیحیت، آسیب دیده و از آنان که به نام دین خشونت میکنند، متنفر شده است.
آیتالله دکتر سید مصطفی محقق داماد، در نشست مجازی نوروزی کانون همبستگی یزدیتباران با موضوع «گفتوگوی ادیان»، ضمن بیان این مطالب اظهار کرد: این پیامها امروز از تشیع به ادیان جهان از جمله به مسیحیت واتیکان، رسیدهاند و آنها درک کردهاند که مکتب تشیع، خردپذیر است نه خردستیز؛ مکتب خونریز نیست، مکتب تعقل است و برهان و عدالت. لذا اگر پاپ فرانسیس از گوشه واتیکان برمیخیزد و به دیدار مرجعیت شیعه میآید، برای این است که او درک کرده که تشیع، اسلام راستین را معرفی میکند، نه اسلام داعشی و اسلام بوکوحرام و امثال آنها را.
رئیس گروه مطالعات اسلامی فرهنگستان علوم ایران در این نشست ابتدا ارتباط با پیروان ادیان دیگر را به چهار دسته تقسیم کرد و انواع این ارتباط را «احتجاج»، «مباحثه یا مناظره» و «گفت و گو» برشمرد و درباره هر یک از این روشها و تمایز آنها با یکدیگر توضیح داد.
وی رابطه از نوع «احتجاج» را برای اثبات حقانیت و غلبه بر خصم با پیششرط خصم دانستن طرف مقابل و انگیزه اثبات مدعای خود و ابطال مدعای طرف مقابل معرفی کرد و ادامه داد: مباحثه یا مناظره، معمولا بین ادیان مختلف نیست، بلکه یکی از آداب درسی و از مهمترین روشهای تحصیلی نظام آموزشی حوزههای علمیه شیعه است که از دیرباز تاکنون میان طلاب علوم دینی شیعه مرسوم بوده، ولی در حوزههای اهل سنت از جمله نظامیه بغداد، مرسوم نبوده است و به جای آن، تمرین و تکرار داشتهاند. خواجه نصیرالدین طوسی، مباحثه را چنین تعریف کرده است: «بر طالب علم لازم است به گفتوگو و مناظره بپردازد. این گفتوگو باید همراه انصاف و آرامش و تفکر باشد و از فریاد و خشم دوری کند، زیرا مناظره و گفتوگو، هماندیشی است و هماندیشی برای دریافت درستی است؛ و رأی درست، فقط با تفکر و انصاف حاصل میشود و با خشم و خروش به چنگ نمیآید.»
این استاد حوزه و دانشگاه درباره سومین نوع ارتباط پیروان ادیان با یکدیگر یعنی گفتوگو توضیح داد: «گفت و گو»، نه «احتجاج» است و نه «مناظره» و نه «مباحثه». این کلمه ترجمه dialogue در انگلیسی است و در اصلاح عربی امروز به «حِوار» ترجمه کردهاند. واژههای حِوار، یحاوره، یحاور و … در قرآن مکرر آمدهاند. گفتوگو، نوعی هماندیشی و تعامل و تفاهم است. به نظر من اگر کلمه «سواء» را در کنار دیالوگ، مباحثه، مناظره و احتجاج میگذاشتیم، مناسبتر بود.
آیتالله محقق داماد پیشنهاد قرآن به پیروان ادیان ابراهیمی که ادیان توحیدی هستند، را تکیه بر امر مشترک فیمابین که توحید است، دانست و هدف آن را مقابله با شرک و بدبختی و فساد در زمین معرفی کرد و افزود: این دعوت کاملا و دقیقا نشاندهنده احترام متقابل به افکار دیگران است. این تفکر، منشاء درخت دوستی است نه درخت دشمنی.
وی پیشنیاز گفتوگو کردن با افرادی از ادیان دیگر را معرفت و ذهنیت پیشین دانست که تا نباشد، گفتوگو معنا ندارد و تحقق نمییابد و تصریح کرد: آن ذهنیت و معرفت، عبارت است از قائل بودن حق تفکر و حق اندیشه برای دیگری جز خود. تعجب نکنید عدهای از ما انسانها فقط حق تفکر و اندیشه برای خودمان قائلیم نه برای دیگری. ما نام فرعون را شنیدهایم ولی نمیدانیم بیشتر ما فرعون صفتیم. تفرعن ما همان نکتهای است که در تفرعن فرعون مصر وجود داشت.او گفت: مَا أُرِیکُمْ إِلَّا مَا أَرَى وَ مَا أَهْدِیکُمْ إِلَّا سَبِیلَ الرَّشَاد ِ… همانی که من رایم هست، شما باید دنبال همان باشید. این تفکر و ذهنیت که دیگری باید دنبال فکر من برود و از من پیروی نماید، از نظر قرآن مجید مایه فساد و تفرعن است.
عضو هیأت امنای سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران با اشاره به آیه «هاتوا برهانکم» گفت: هر کسی که حرف خوب زد باید بشنویم، اما گذشته از آن، حرف آنها که باطل است، حتی آنها که برهان ندارند، را باید بشنویم؛ آنان حق دارند بر باطل باشند و اشتباه فکر کنند و فقط در یک صورت دشمن شما هستند، وقتی سلاح به دست بگیرند و در راه دین با شما مبارزه کنند. این یکی را استثناء کنید و به همه آنها باید نیکی و احسان کنید. سوره مبارکه ممتحنه نیز میگوید: لَا یَنْهَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیَارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ. این همان باطلها هستند، آنهایی که فقط باطلند ولی در دین با ما مقاتله نکردند و برای بیرون کردن ما از دیارمان اهتمام نورزیدند.
این آیه سرمشقی است برای همه ما که حتی با کسانی که بر باطلند، به قسط و عدالت رفتار کنیم