با اهالی ادبیات در سال کرونایی| پارسینژاد: ادبیات داستانی در یک دهه گذشته ایست قلبی کرد
کامران پارسینژادگفت: ادبیات داستانی ما طی ۱۰ سال گذشته دچار ایست قلبی شده و گاهی متوقف میشود و این شامل نویسندههای شاخص ادبیات داستانی است که ما هیچ اثر برجسته و قوام یافته در ۱۰ سال گذشته ندیدیم.
کامران پارسینژاد از نویسندگان کشورمان در گفتوگو با خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس درباره عبور از سال ۹۹ و پیامدهای این سال که با رعایت پروتکلهای بهداشتی به واسطه کرونا همراه بود، اظهار داشت: پدیده بزرگ شیوع کرونا در سطح جهانی بسیار واقعه مهم و تکاندهنده بود؛ به گونهای که تمام کشورهای جهان و نه تنها ایران را تحت تاثیر خود قرار داد و به نوعی شوک و سرگردانی ایجاد کرد. این اتفاق بزرگ جهانی به هر دلیل رخ داده و یک سال تمام دامنگیر همه بوده است.
* با فاصله گرفتن از واقعه، آثار بهتر خلق میشود
وی ادامه داد: جالب اینکه این بیماری و ویروس در تمام سطوح مختلف جهان تاثیرگذار بود؛ حتی از جنبه سیاسی، امنیتی، اجتماعی و فرهنگی و به نوعی جهانشمول است؛ اتفاقی است که قارهها را تحت تاثیر قرار داد. یکی از دلایلی که هنوز هنرمندان، نویسندگان و پژوهشگران، آثار عمیقی را خلق نکردهاند، این است که درگیر واقعه هستند و چراهایی زیادی برای آنها وجود دارد.
نویسنده کتاب «داستان بازاری، داستاننویس بازاری» اضافه کرد: معمولا در کشورهای غربی، اولین آثار خلق شده پس از واقعه را جدی نمیگیرند و به سالهای بعد موکول میکنند؛ یعنی ۱۰ تا ۱۵ سال را در نظر میگیرند و بعد آثار جدی را خلق و به این دسته آثار اهمیت میدهند. آنها معتقدند وقتی در بحبوحه یک رویداد، اثری را خلق میکنیم (رمان یا داستان) آنچنان قوام پیدا نمیکند؛ چرا که نویسنده هم سوالاتی دارد و نمیداند بازتاب آن چیست. اما با فاصله گرفتن از واقعه، آثار بهتری خلق میشود. برای همین در حوزه ادبیات، آثار جهانی درباره کرونا هم دیده نشده است. نه تنها در حوزه ادبیات داستانی بلکه در سایر شاخههای هنری هم اینگونه است.
* نویسندگان ما پژوهشمحور نیستند
به گفته پارسی نژاد، اگر توقع داشته باشیم ادبیات روند شتابزده را طی کند، راه را به اشتباه رفتهایم؛ زیرا کمی تامل میخواهد تا ابعاد کار دیده شود، اما در فرهنگ ما ایرانیها شتابزدگی وجود دارد و وقتی هنوز ابعاد رویداد تبیین نشده ما درصدد تولید آثار هستیم. در حوزه دفاع مقدس هم این اتفاق افتاد، ولی در آن مقطع شرایط فرق داشت، چون لازم بود از ابزار داستان برای پیشبرد اهداف جنگ استفاده شود، اما سال گذشته آثار چشمگیری درباره کرونا ندیدیم. شاید در حد چند داستان کوتاه آن هم به خاطر برگزاری جشنوارههایی که موضوعشان کرونا بود، این آثار خلق شد.
وی بخش دیگری از سخنان خود را اینطور ادامه داد: مساله مهم در مورد کرونا و سایر اتفاقات بزرگ و متاسفانه یکی از ایراداتی که به نویسندگان داستان ما مربوط است اینکه نویسندگان ما پژوهشمحور نیستند؛ در حالی که در دنیا برعکس است. نویسندهها اول فرهنگ پژوهش را میآموزند و بعد وارد مسیر تالیف میشوند. اگر قرار است درباره شیوع بیماری کرونا اثری خلق کنند، پیش از نوشتن با جدیت پژوهش میکنند. حتی درباره جنگ ویتنام در حد جامعهشناس و محقق پیش میروند و پیش نیاز نویسندگی را فراهم میکنند. یعنی ابتدا به منابع دست اول میرسند و آن را در یک رمان منعکس میکنند. بنابراین بعید میدانم ما در این عرصه موفق باشیم؛ چون محور اصلی کار باید پژوهش باشد و نویسنده ابتدا باید بیماری را بشناسد و عواملش را بیابد و در نهایت به حادثه داستان و شخصیتپردازی برسد تا از ابعاد مختلف اثری خلق کند که بازگوکننده حقایق دستیافته نویسنده باشد.
* ادبیات داستانی ما طی ۱۰ سال گذشته دچار ایست قلبی شد
مولف کتاب «ادبیات داستانی و جنگ هستهای» بیان کرد: تاریخ روایتگر همه حقایق نیست و این وظیفه ادبیات داستانی است که بخشهای تاریک تاریخ را ثبت و نگه دارد و این یک نوع وظیفه است و اگر خوشبین باشیم و این بخش را داشته باشیم، میتوانیم بخشهایی از این اتفاق را در بستر داستان ثبت کنیم.
وی تصریح کرد: ادبیات داستانی ما طی ۱۰ سال گذشته دچار ایست قلبی شده و گاهی متوقف میشود و این شامل نویسندههای شاخص ادبیات داستانی هم هست که ما هیچ اثر برجسته و قوام یافته در ۱۰ سال گذشته از آنها ندیدهایم؛ چه رسد به سال ۹۹ که بدترین دوره بود. در طول این سالها، بدترین زمانی که ادبیات داستانی شاهد بود سال ۱۳۹۹ بود که به نوعی جریان ادبیات داستانی متوقف شد. البته بخش عمده این اتفاق ناگوار به خاطر نداشتن سیاست، برنامه و طرح های بزرگ جریانساز از سوی متولیان فرهنگی بوده و به نوعی این حوزه را کاملا فراموش کردهاند. به نظرم ادبیات کشور فراموش شده و دغدغههای مسئولین به جاهای دیگر بوده. برای همین ادبیات را رها کردهاند. در حالی که ادبیات، امنیت جامعه را تامین کرده و در ارتقای سطح فرهنگی و تثبیت جریانهای سازنده میتواند برای جامعه تاثیرگذار بوده و خط و ربط دهد و هدایتگر باشد. ادبیات حتی میتواند از اتفاقات ناگوار پیشگیری کند.
*کرونا نتوانست در حوزه ادبیات داستانی پویایی ایجاد کند، بلکه موجب رخوت شد
نویسنده کتاب «جریان سیال ذهن» افزود: در کشورهای غربی و استعمار نو، سرمایههای کلانی برای خلق رمان صرف میکنند و از این ابزار به عنوان قدرت بهره میگیرند، اما متاسفانه در ایران هیچ یک از مسئولان متوجه نقش محوری ادبیات داستانی نیستند. اگر هم سرمایهای هزینه شده بدون برنامه و هدف بوده و راه اصولی را دنبال نکردهایم تا از این ابزار قدرت به درستی استفاده کنیم.
وی خاطرنشان کرد: طی یک سال اخیر و سالهای منتهی به آن، هر نویسندهای شاید به نوعی خودمحور کارهایی را خلق کرده، اما به دلیل فشارهای بزرگ اقتصادی که گریبانگیر نویسندهها شد یا مصائب بازار نشر، گرانی کاغذ و خیلی مسایل دیگر همه و همه موجب دلسردی نویسندگان شد و شاید عاملی شد که از آن که بودیم کمکارتر شدیم. به نوعی جهش و پویایی خاصی در سال ۹۹ ندیدیم و کرونا نتوانست در حوزه ادبیات داستانی پویایی ایجاد کند و موجب رخوت این نوع ادبیات شد.
پارسینژاد گفت: ما بدترین سال داستاننویسی را در سال ۹۹ تجربه کردیم و امید است در این راستا متولیان امور فرهنگی و دولتمردان بیشتر توجه کنند. باید بدانیم تا زمانی که حمایت اصولی شکل نگیرد، اتفاقی در حوزه ادبیات شکل نمیگیرد و بدون حمایت از نویسندگان امکان ندارد ادبیات کشور ما رشد کند.
* آشتی مردم با ادبیات از طریق فضای مجازی
عضو انجمن قلم ایران در پایان به رونق محافل ادبی در فضای مجازی با شیوع کرونا اشاره کرد و گفت: در حالی که چند سالی بود نشستهای نقد و بررسی آثار کمرمق و با استقبال کم افراد برگزار میشد و به نوعی مردم با ادبیات کشور قهر کرده بودند و جریانهای ادبی به فراموشی سپرده شده بود، طی یک سال گذشته به دلیل راحتی حضور در این نشستها با استفاده از فضای مجازی استقبال خوبی شد و به نوعی مردم را با جریانها و محافل ادبی آشتی دادیم. حتی از این طریق بر اندوختهها و تجارب مردم افزوده میشود.