برجام در مسلخ تندروها
قطعنامه غیرالزامآور شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی هستهای بهرغم ادبیات خود، دریچههای هرچند اندک بازگشت به گفتگوهای برجامی را بازگذاشته است. واکنش تهران نیز به معنای پایان همکاری با آژانس و تعهدات برجامیاش نیست. این فرصت، شجاعت، انتخاب و ابتکارهایی را لازم دارد تا موقعیتی متفاوت از آنچه ایجاد کند که تندروها و مخالفان برجام آرزوی تحقق آن را دارند. در شرایط تنشآلود کنونی، مهم آن است که ابتکار صحنه را به تندروها نباخت.
اسرائیل، عربستان سعودی و بحرین در زیر چتر حمایت متحدان افراطی خود در ساختار سیاسی ایالات متحده، این روزها بیش از همیشه به تشدید تنش هستهای ایران امید بستهاند. اکنون «نفتالی بنت» از رویارویی مستقیم نظامی با ایران سخن میگوید و گستاخانه بر ادبیات تهدیدآمیز خود افزوده است. ریاض و منامه با گشادهرویی از قطعنامه شورای حکام استقبال میکنند و رجزخوان لزوم محدودکردن توانمندی هستهای ایران شدهاند.
البته قطعنامه اخیر آژانس، ادبیاتی چالشی و مطالبهگر نسبت به ایران دارد، اما خصلت غیرالزامآور آن و نیز بازگذاشتن زمان برای تصمیم تهران در رفع اختلافات و تعدیل مواضع حداکثری خود، نکتهای است که نباید آن را نادیده گرفت. آمریکا و تروئیکای اروپایی در تنظیم قطعنامه به گونهای عمل کردهاند که آخرین روزنهها برای بازگشت به میز مذاکرات و دستیابی به توافق باقی بماند. تهران نیز در واکنش خود، تنها به قطع همکاریهای فراپادمانی و غیرالزامآور خود در قبال آژانس دست زده است. این وضع به معنای آن است که دو طرف به گونهای در حال پسزدن یکدیگر از یک سو و پیش کشیدن از سوی دیگر هستند. به این ترتیب همچنان میتوان امیدوار بود که طرفها با حفظ مواضع به ظاهر تنشآلود «اعلامی» بهشدت مراقب سیاستهای «عملی» خود هستند. همین مهم با وجود سرخوردگیهای نمایانشده، میتواند امکان بازگشت به میز مذاکرات را فراهم کند؛ اگر طرفها قافیه را به تندروها و شانتاژهای آنان نبازند. «ارنست رنان» فیلسوف شهیر فرانسوی قرن نوزدهم میگوید: سیاست درست آن است که به جای مقاومت در برابر آنچه اجتنابناپذیر است، از آن به سود خود استفاده کرد.