شنبه, 14 شهریور,1394 عرفات ۶ وحتی حل همه تضادها وتناقص ها که می پنداریم:مال؟ هم معروف وحتی خیروفضل خدا,وهم دنیا,فتنه,...!یعنی همه چیز را باید در این راه سنجید, اگر نماز, از رفتن باز می دارد,پس وای بر نمازگزاران و اگر پول در این راه به کار می آید,پس:پیامبر نیز,خود, پولدوستی را دوست می دارد!اکنون به عرفات رسیده ایم,در دورترین فاصله ای که در این سفر می توان باکعبه داشت.جلگه ای خشک,مواج از ماسه های نرم ساحلی,در میان تپه ای خرد,سنگی,جبل الرحمه,که در حج وداع پیغمبر,آن رابرای ابلاغ آخرین پیامش,به مردم,منبر گرفته بود.شهری شگفت,یک روز روییده از ماسه ها,و نماز شام برچیده!شهری جامع ملل,بی سازمان,جامعه نژادهای بشری,بی رنگ,جمع کشورهای عالم,بی مرز,تمامی زمین,در یک جلگه,افق در افق صف خیمه های سپید,تشخص ها,چه کم,اشرافیت ها,چه پست,نمود,گاه به گاهی,زیباییها,چه زشت!وتو, می پرسی که اینجاچه اثری هست که برای زیارتش آمده باشم؟و چه عملی هستکه برای انجامش؟هیچ! آزادی. در این دریای بیکرانه بشری غوطه خور,به هرگونه که بخواهی می توانی روز را بگذرانی,حتی در خواب!اما آن چنان بخواه,که انگار در عرفاتی!(سایت اختصاصی فیش حج محمد/برگرفته از کتاب حج دکتر شریعتی) گالری نظرات برای دادن نظر لطفا وارد شوید و یا ثبت نام کنید