آموس چاپل، عکاس نیوزیلندی، عکسهای زیبایی از ایالت مگالای هندوستان - که ادعا میشود مرطوبترین نقطهی روی زمین است – گرفته است. در روستای ماسینرام (Mawsynram) واقع در مگالایا، سالانه 467 اینچ آب (معادل تقریباً 12 متر!) باران میبارد. کارگرانی که در محیطهای باز کار میکنند، لباسهایی از جنس بامبو و برگ موز بر تن میکنند. غیرمعمولترین و زیباترین مناظر این منطقه "پُلهای زنده"ی گسترده بر درّههای خیس از باران است. قرنهاست که مردم محلی این منطقه با دستکاری ریشههای درختان انجیر، کائوچوی آنها را به شکل قوسهای طبیعی درآوردهاند که بسیار بادوامتر از ساختارهای چوبی دستسازی هستند که فقط در عرض چند سال پوسیده میشوند. این پُلها با گذشت زمان و رشد سیستم ریشه، خود را تقویت میکنند.
این طور گفته میشود که روستای ماسینرام دارای بیشترین میزان بارش باران بر روی زمین است. این روستا که بر فراز خطالرأس تپههای شمال شرقی هند واقع شده است، سالانه 467 اینچ بارش دریافت میکند – 13 برابر بیشتر از ایالت سیاتل در آمریکا (Seattle). دلیل این بارش شدید جریانات جوّ تابستانی است که از سوی دشتهای سیلابی بخاری بنگلادش جریان پیدا میکند و با حرکت خود به سوی شمال، رطوبت بیشتری را جذب مینماید. هنگامی که ابرهای حاصله به تپههای شیبدار ماگالایا برخورد میکنند، در میان شکاف باریک اتمسفر فشرده میشوند و این فشردگی تا جایی ادامه پیدا میکند که دیگر نمیتواند رطوبت خود را حفظ کرده، و باعث به وجود آمدن بارشی دائمی میشود که علّت شهرت این روستاست.
بارانی که در روز 6 جولای 2014 بر روی یک سقف روستایی میکوبد. در ماسینرام در طی دو ماه ژوئن و جولای که نقطهی اوج بارندگیهای موسمی هستند، حدود 275 اینچ باران میبارد.
پایگاه هواشناسی در حوالی ماسینرام. اطلاعات این پایگاه به صورت ماهیانه جمعآوری میشود، اما در پایان سال 2014 یک سیستم اندازهگیری دیجیتال در این پایگاه نصب شد.
سه کارگر که زیر چترهایی که "کنوپ" (Knup) نام دارد، در ماسینرام قدم میزنند. دلیل محبوبیت کنوپها که از جنس بامبو و برگ موز ساخته میشوند، مناسب بودن برای کارهای دو دستی و نیز مقاومت در برابر بادهای پُرقدرتی است که در طوفانهای شدید منطقه میوزد.
کارگران کنوپپوش پس از یک شب بارانی شدید در ماسینرام، خُرده سنگها را جمع میکنند. امکانِ کارهای ترمیمی بزرگ در طول بارانهای موسمی ممکن نیست، اما این مردان موظفاند جادهها را تا فرارسیدن ماه اکتبر یعنی زمانی که فصل بارانی به پایان میرسد و ماشینهای سنگین پیمانکاران بتواند به آنجا بیاید، سالم نگاه دارند.
یک راهنمای محلی به پُلی ریشهای اشاره میکند که قرار است جای یک پُل قدیمیتر و عریضتر دیگر، روی یک درهی عمیق جنگلی در نزدیکی ماسینرام، قرار بگیرد.
نمونهای از ریشههای هوایی نازکی که محلیها به هم گرهشان میزنند تا درختان کائوچو را به پُل و نردبانهایی تبدیل کنند که میتوانند در محیط خیس مگالایا دوام بیاورند.
یک زن خاسی مُسن جزو اولین کسانی است که به گردهمایی روز یکشنبهی کلیسای کاتولیک ماسینرام میرسد. حدود 70% مردم خاسی، به خاطر جناب کشیش توماس جونز که در سال 1814 به سختی از تپههای دشتهای بنگلادش بالا رفت و اولین کلیسا در همسایگی منطقهی شهری چراپونجی (Cherrapunji) را تأسیس کرد، مسیحی هستند.
هجوم ابرها به لبههای شرقی روستا، جایی که صخرهها تقریباً به صورت عمومی به سوی دشتهای سیلابی پاییندست شیب پیدا میکنند.
ورودی روستای ماسینرام. مردم این روستا، مثل اغلب روستاهای منطقهی مگالایا در شمال شرقی هندوستان، خاسی هستند؛ یک اقلیت بومی که جمعیتشان در هند به 1.2 میلیون نفر میرسد.
آب باران پس از بارش شدید باران در روستا جریان دارد.
وینچستر لینگوچی در بازار روز گوشت تازهای را به غرفهی قصابیاش حمل میکند. وقتی از این جوان 26 ساله پرسیده شد که آیا زندگی با وجود این همه باران سخت است یا نه، جواب داد «ما نمیتوانیم به این موضوع فکر کنیم. اینجا همیشه بارانی است اما ما باید کار کنیم، فکر کردن در موردش زیاد خوب نیست!»
بزها در یک بعدازظهر کسلکننده و ابری در ایستگاه اتوبوسی پناه گرفتهاند. در فصل بارانهای موسمی در تمام روز باران نمیبارد و سنگینترین بارشها اغلب در شب اتفاق میافتد.
روستای نانگریات (Nongriat) در دشتِ پایینی ماسینرام بهترین نمونه از "پُلهای زنده" را دارد که قرنهاست در این منطقه مورد استفاده قرار میگیرند.
علاوه بر پُلها، جنگلهای اعماق ماسینرام "نردبانهای زندهای" را در خودش پنهان کرده است که برای کمک به پایین آمدن از سراشیبیهای تند تپههای خاسی به این شکل درآمدهاند.
پسران محلی در جنگلهای حومهی ماسینرام بر روی یک پُل ریشه درختی که اکنون در حال شکلگیری است قدم میزنند. اسکلت پُل از جنس بامبو است و پیچکهای درختان کائوچویی که در اطرافش قرار دارند رشته به رشته بر روی سازه تنظیم شدهاند.
یک ماهیگیر جوان در زیر یک پُل ریشه درختی باستانی در روستای مالینونگ (Mawlynnong) قدم میزند.
آیا از وجود پلهای زنده خبر داشتید؟ پلهایی که نفس میکشند و رشد میکنند و عبور و مرور انسانها را آسانتر کردهاند. به نظرتان در مقابل سخاوت طبیعت، چه باید کرد؟