حج از نگاه دکتر شریعتی
وتو ای که هیچ نیستی تنها تنها به سوی او شدنی وهمین ! موسم است از تنگنای زندگی پست وننگین وحقیرت دنیا از حصار خفه وبسته ی فردیتت نفس خود را نجات ده آهنگ او کن به نشانه ی هجرت ابدی آدمی شدن لایتناهی انسان به سوی خدا حج کن !
پرداخت قرض ها شستشوی کدورت ها غبار ها آشتی قهرها تسویه ی حساب ها حلال طلبی از دیگران پاک کردن محیط زندگی ات رابطه هایت ثروتت اندوخته هایت یعنی که در این جا می میری انگار می روی رفتنی بی بازگشت رمزی از لحظه ی وداع آخرین اشاره ای به سرنوشت آدمی نمایشی از قطع همه چیز برای پیوستن به ابدیت وبنابراین :وصیت ! یعنی که مرگ مرگی که روزی تو رابه جبر انتخاب می کند اکنون حج کن آهنگ ابدیت کن دیدار باخداوند روز حساب آن جا که دیگر دستت از عمل کوتاه است محکمه ی آن جا که گوشت چشمت ودلت را به محاکمه می کشند از آنها یکایک می پرسند ..تو اندام اندام تو مسئولی مسئولند وتو قربانی عاجزی در زیر هجوم بی امان وترحم ناپذیر اعمالت..........
فیش حج محمد به نقل از کتاب حج دکتر شریعتی