جمعه, 02 فروردین,1398 مسئولان فقط برای گرفتن عکس یادگاری به ما سر زدند گروه فعالیتهای قرآنی ــ با گذشت حدود سه سال از فاجعه منا و شهادت جمعی از هموطنانمان به ویژه تعدادی از قاریان ممتاز و بینالمللی که کاروان قرآنی حج تمتع را همراهی میکردند، مجدد پای درد دل خانواده دوتن از این شهدای قرآنی نشستیم به گزارش خبرنگار ایکنا؛ یکی از برنامههای کاروان قرآنی انقلاب طی سفر ۲۳ روزهاش طی اول تا ۲۳ بهمن ماه ۹۷ به نقاط مختلف کشور به مناسبت چهلمین سال پیروزی انقلاب، حضور در جمع خانواده شهدا به ویژه شهدای قرآنی فاجعه منا بود. مناسب است تا به مناسبت روز وفات بانوی صبور قیام حسینی و دشت کربلا، حضرت زینب(س) به صبر زیبای خانوادههای دو تن از قربانیان منا بپردازیم تا در ایام نوروز نیز از این عزیزان یادی شود.با وارد شدن کاروان قرآنی انقلاب به شهر یزد، اعضای کاروان که شامل قاریان و حافظان بود برای ادای احترام به خانواده شهید منا حسن دانش که توانسته بود در سال ۹۴ رتبه برتر مسابقات بینالمللی قرآن جمهوری اسلامی ایران را کسب کند و جایزه این موفقیتش همراهی با کاروان قرآنی حج تمتع بود به سر مزار این شهید برود. جوانی که سالها در راه یادگیری، آموزش و اجرای تخصصی قرائت قرآن سختیها کشید و تلاشهای زیادی انجام داد.اعضای کاروان قرآنی انقلاب با ورود به امامزاده جعفر(ع) شهر یزد، در یکی از صحنهای این بقعه حضور یافتند. در جوار بارگاه این امامزاده، اتاقی وجود دارد که قسمت ابتدایی آن مزار این قاری بینالمللی کشور است، جلوتر که رفتم خانم میانسالی را دیدم که چادرش را روی صورتش انداخته و در کنار سنگ قبری روی یک تکه فرش، قرآن تلاوت میکرد.مادرشهید حسن دانشحدسم درست بود، مادر شهید حسن دانش بر سر مزار پسرش، جگرگوشهاش نشسته بود. به آرامی سلام کردم و اجازه خواستم تا دقایقی را آنجا بنشینم، با لبخند و لهجه شیرین یزدی من را پذیرفت و خوشآمد گفت.بعد از احوالپرسی و آرزوی سلامتی و صبر، درباره حسن از او پرسیدم، حسرت در چشمانش موج میزد و با صدایی لرزان گفت: «من حسن را با خون دل تربیت کردم، خودم مقدمات تلاوت قرآن را یادش دادم و خودش خیلی تلاش کرد تا به این درجه از تلاوت برسد، اما تمام این زحمات یک شب از بین رفت و الان حسنِ من زیر خروارها خاک خوابیده».مادرشهید حسن دانشوقتی از مادر شهید درباره رسیدگی مسئولان مربوطه بعد از شهادت این قاری بینالمللی پرسیدم، با گوشه چادر، اشکهایش را پاک کرد و گفت: «با اینکه از حسن دو دختر به یادگار مانده که با مادرشان زندگی میکنند و وضعیت معیشتی خوبی هم ندارند، اما ما انتظار کمک مالی نداریم، تنها درخواستی که داریم این است تا برای همسر این شهید که تحصیلات دانشگاهی هم دارد کار آبرومندی پیدا شود که بتواند فرزندانش را از آب و گل دربیاورد و زندگی روزمره خود را بگذراند، که البته وعدههایی از طرف یکسری مسئولان داده شد، اما تا الان خبری نشده است».شهید حسن دانشمادر شهید دانش با اشاره به کمک بسیار ناچیز بنیاد شهید، تنها وسیله ارتزاق خانواده این شهید را مبلغی که از طرف دفتر مقام معظم رهبری به این قاری بینالمللی هدیه شد، عنوان کرد و گفت: «هیچکدام از مسئولان استانی و کشوری سراغی از ما نگرفتند، حتی اگر پیگیری و بیان صریح رهبر انقلاب نبود، جنازه شهدای ما را هم به ایران نمیآوردند».با اندوه فراوان از مادر شهید خداحافظی و از او طلب دعای خیر کردم و به گوشهای از امامزاده رفتم تا حرفهای این مادر دلشکسته را با خود مرور کنم، بیش از همه ناراحت این موضوع بودم که فقط شنونده این حرفها هستم و در جایگاهی قرار ندارم که کاری از دستم بربیاید.چند روزی از سفر کاروان گذشت تا روز شنبه، بیستم بهمنماه وارد مشهد مقدس، زادگاه و محل زندگی یکی دیگر از شهدای قرآنی فاجعه منا شدیم. شهید محسن حاجیحسنیکارگر، کسی که بعد از مدتها توانست برای ایران رتبه اول مسابقات مالزی را آن هم با نمرهای بسیار بالا کسب کند و او نیز کاروان قرآنی در حج تمتع سال ۹۴ بود و در فاجعه اسفبار منا، با نوشیدن جام شیرین شهادت، رخت از این دنیای فانی بربست و به سوی معبود ابدی شتافت.با جستجو و پرسش از اهالی خیابان شارستان مشهد، به بنبستی رسیدم که در انتهای آن منزل پدری شهید حاجی حسنی قرار داشت، خانهای کوچک اما باصفا و معنوی که پرچم سیاه شهادت به مناسبت عزای حضرت صدیقه طاهره(س) برسر در آن نمایان بود.محسن حاجی حسنیپدر و برادر شهید، به استقبالمان آمدند و به گرمی از ما احوالپرسی کردند. از پدر شهید سراغ اتاق محسن را گرفتم، نشانم داد، اتاق کوچکی که پر بود از لوحها و جوایز و عکسهای محسن؛ پدرش یک به یک با دست نشانم میداد و از افتخارات فرزند شهیدش میگفت، به اتاق محسن اشاره کرد و گفت: «قبل از شهادت محسن، این اتاق همیشه پر بود از شاگردهایش که بدون در نظر گرفتن ساعت خاصی به آموزش آنها در این مکان میپرداخت».محسن حاجی حسنیبرادر بزرگتر شهید حاجی حسنی، مصطفی که ادارهکننده جلسات قرآن او در این منزل است از بیتوجهی مسئولان نسبت به شهدای منا گلایه داشت و گفت: «محسن افتخار بزرگی برای این کشور کسب کرد و مظلومانه به شهادت رسید و همان حداقل دیه هم به خانوادههای این شهدا تعلق نگرفت، نه از طرف دولت عربستان که مقصر اصلی این جنایت بود و نه از طرف مسئولان کشور خودمان پیگیری ویژهای نشد و تاکنون هیچ کاری برای این شهدا نکردند».مصطفی حاجی حسنیبرادر شهید که چشمانش از یادآوری این فاجعه دردناک، خیس شده بود در ادامه گفت: بعد از شهادت محسن بسیاری از مسئولان به منزلمان آمدند، وعده دادند و عکسهای یادگاریشان را گرفتند، اما مدتی نگذشت که خانواده این شهید را به فراموشی سپردند.با توجه به اینکه محسن از قاریان و مؤذنان حرم رضوی بود، از برادرش درباره رسیدگی آستان قدس پرسیدم، با لبخند تلخی گفت: بعد از شهادت محسن به تولیت آن زمان آستان قدس نامه زدیم تا با دفن محسن با اعمال تخفیفی در حرم رضوی موافقت کنند، اما با این موضوع موافقت نکردند و گفتند باید مانند سایر مراجعهکنندگان مبلغ قبر بهصورت کامل پرداخت شود، اما خدا را شکر با رایزنیهایی که با دفتر مقام معظم رهبری داشتیم، ایشان با دفن محسن در حرم رضوی موافقت کردند.حاجی حسنیهمچنین بارها از مسئولان آستان قدس رضوی دعوت کردیم که به منزل شهید بیایند و برای رشد فرهنگ قرآنی کشور به مؤسسه قرآنی که تأسیس کردیم، کمکی کنند اما تا الان نه به منزلمان آمدند و نه کمکی کردند.سایر سازمانها و مؤسساتی که به نحوی متولی کارهای فرهنگی و قرآنی کشور هستند نیز از زیر بار مسئولیت توجه به خانواده شهید حاجی حسنی و سایر شهدای منا شانه خالی کردهاند.با اتمام دردلهای مصطفی، از او خواستم تا اجازه دهد حرفهایش را در گزارشی پیاده کنم، ناامیدانه پذیرفت، گویی میداند کسانی که باید به این موضوع رسیدگی و توجه کنند این کار را نمیکنند. کلمات کلیدی: فیش.فیشحج.فیش حج محمد.عتبات.کربلا.خرید فیش حج.فروش نظرات برای دادن نظر لطفا وارد شوید و یا ثبت نام کنید