آخرین پیام وحی!۱۳
ای که در مقام ابراهیم ایستاده ای و خاتمیت وحی؛بار سنگین رسالت را بردوش تو نهاده است؛
ای که در مقام ابراهیم ایستاده ای و خاتمیت وحی؛بار سنگین رسالت را بردوش تو نهاده است؛
ای انسان آگاه! جانشین خداگوارث پیامبران! ای که باید رسول رانمونهٔ خود گیری تا خلق تو را نمونهٔ خویش گیرند؛
ای مسئول بنای امت؛پیرو مذهب کتاب؛ترازو وآهن!
ای قائم به قسط در زمین؛ای خصم ستمگر؛یار مظلوم؛ ای مجاهد مسلمان!
دعوت مستضعفان زمین را- که پیشوایان زمان و وارثان جهان در تاریخ فردا خواهند بود- پاسخ گوی که زمین را جور جباران سفیانی و ظلم کنز داران قارونی وظهور توطئه چشم بندانِ یک چشمِ دجالی پر کرده و قیام نجات؛انتقام؛حق؛عدل و صلح موعود آخر زمان؛در عمق وجدان توده های دردمند و خودآگاهی روشنفکران مسئول؛علائم ظهور خویش را آغاز نموده است.
ای خود ساخته بر خلق و خوی خدا؛وارث انبیاء؛ برتر از پیامبران بنی اسرائیل؛ انسان محمد واری که باید شاهد حق زمان و شهید خلق جهان باشی؛بندهٔ صالح خدا که در این طبیعت باید خدایی کنی؛ ای حنیف نژادی که از طواف عشق؛ سعی آب؛ منزل آگاهی و خود آگاهی ومنای رمی تثلیث شرک وشهادت اسماعیل باز می گردی و لپای فلاح بخش توحید ابراهیم وپیام قرآن وذوالفقار علی رابا خویش داری و کوزه ای از آب زمزم سوغات آورده ای! پیش از آنکه در گلیم انزوا و دثار عزلت خود پیچی و در غار تاریک خانه ات خزی و نهنگ حریص زندگی که یک ماه از تو دور مانده و اینک گرسنه و هار کام گشوده تا همچون یونس تو راببلعد وبه غرقاب روز مرگی ات برد؛لحظه ای درنگ کن؛به ایمان و پیمانت بیندیش. در خویش و در عصر خویش ونسل خویش و در چهرهٔ زمین و انسان بنگر و فریاد وجدانهای آگاه جهان ما را بشنو که چگونه از شر وسواس خناس می نالند:
تاین بی؛تمدن بشری را در تهدید دشمنان داخلی میبیند:هجوم دیوانه وار و تصاعد سر سام آور مصرف ومصرف و مصرف!
مارکوزه؛اعلام خطر کرده است که نسان یک بعدی شده است؛ همچون ابزار.
اریش فروم؛دیوژن وار؛اما با چراغی خاموش؛ گرد این شهر میگردد و انسان به خود را نومیدانه میجوید.کامو فریاد برآورده است که در شهر اران-(مدینهٔ تمدن این عصر) طاعون آمده است؛ ودر معبد این شهر؛اطفال معصوم؛بی آنکه بدانندچرا؛ از بیماری مرموز و هولناکی می میرند. ژان ایزوله؛از شاهزاده ای مسلح سخن می گوید که سراپا غرقه در سلاح و طلا است؛ اما از درد جانکاه و ناشناخته ای رنج میبرد که درمانی ندارد!
پیکر تراشان آگاه هلند؛در میدان شهر نو ساختهٔ رتردام؛پیکرهٔ انسانی را طرح کرده اند که صلابت سنگ را دارد؛ اما مفاصلش؛ چنان از هم گسسته است که گویی؛ هم اکنون فرو می ریزد!
الیوت وجویس؛ترزی؛ الههٔ یونانی را از اساطیر گرفته اند که الهه ای خنثی است؛نه مرد ونه زن؛وآن را رب النوع انسان امروز ساخته اند!
و اوژنی یونسکو؛ فاجعه ای انسانی را نشان می دهد که خناس در او حلول کرده است و کرگدن شده است.
و کافکا؛چهرهٔ هولناک و رقبت بار آدمیزاد را که باید جانشین خدا در طبیعت می بود وخدا؛ او را بر چهرهٔ خویش ساخته بود؛تصویر کرده و نشان داده است که چگونه مسخ شده است؛
آری تصویر دوریان گری؛ صویر اسکار وایلد نیست؛ تصویر انسان جن دهٔ امروز است.
(سایت اختصاصی فیش حج محمد/برگرفته از کتاب حج دکتر شریعتی)