آخرین پیام وحی!۱۴
در فلق بگریز ای قربانی آگاه فاجعه!
در فلق بگریز ای قربانی آگاه فاجعه!
که شب سیاه همه جا را فرا گرفته است؛
که افسون گران چیره دست؛در گره ها می دمند؛
که عقده داران حسد؛بازیچهٔ افسون گران شب شده اند و دوستان دشمن کام!
به خداوند فلق پناه بر؛تا گریبان شب را بشکافد و نهر سپید صبح را بر این منا جاری کند.
و بهراس؛
که آن سه طاغوت؛ بازگشته اند؛نقاب زده و چیره دست؛با سپاهی بی کرانه و سلاحی پنهان.
ای پدر کشتهٔ خون خونخواه! وارث هابیل!
قابیل نمرده است؛
ای وارث آدم! مسجود فرشتگان؛
ابلیس انتقام می گیرد؛
از این وسوسه گر سه چهرهٔ هفت رنگ هفتصد نام هفتاد هزار دام؛ افسون ساز پنهان کار باز گردنده اند!
که در درون خلق وسوسه می افکند؛
بپرهیز!
به خدا پناه بر؛
محمد وار-
به خداوند فلق؛
مالک مردم؛
ملک مردم؛
معبود مردم؛
وتو؛ ای حاج!
پس از عید قربان نیز؛
همچنان در منا بمان!
و هر روز؛
هر سه طاغوت را؛ پیاپی؛ رمی کن؛
هفت بار؛
و هر بار؛
هفت گلوله!
که هر روزی؛ تشریق است؛
و هر ماهی؛ ذی حجه؛
وانسان؛تاریخ و.....
.....زندگی؛ حج است.
(سایت اختصاصی فیش حج محمد/بر گرفته از کتاب حج دکتر شریعتی)