قربانی ۵
-از کجا معلوم که در اضافهٔ ذبح اسماعیل؛ کلمهٔ اسماعیل؛ مضاف الیه نباشد
-از کجا معلوم که در اضافهٔ ذبح اسماعیل؛ کلمهٔ اسماعیل؛ مضاف الیه
نباشد که به جای مضاف نشسته باشد و مضاف به قرینهٔ عقلی حذف شده
باشد؛ و این قاعده در لسان عرب رایج است و در کلام الهی هم آمده است از
علاقهٔ اسماعیل باشد.
-بر فرض رد همهٔ این احتمالات عدیدهٔ؛ یعنی در حالی که کلیهٔ این
معانی محتمله را محال فرض کنیم و مقولِ قول خداوند را همان معنی که از
ظاهر الفاظ؛ در وهلهٔ اول متبادر به ذهن سامع می شود تلقی نماییم و هیچ کدام
از آن معانی ممکنه را برای هیچیک از آن الفاظ قائل نباشیم؛ از کجا معلوم که
زمان اجراء حکم و انشاء امر باری تعالی همین الساعه باشد؟
در نص این حکم؛ زمان عمل به آن معین و مقید نشده است و این اصل
عقلی بدیهی است که آنچه را شروع تعیین نکرده و در وحی؛ منصوص نیست؛
به تعیین عقل تفویض کرده و بر مکلف است که آن را بنا به مقتضیات ومصالح
و شرایط زمان و مکان و امکانات و اسباب و لوازم موجود؛ اختیار نماید! چنانکه
در کتاب؛ چکم جهاد آمده است؛ اما شکل جهاد را افراد بر حسب اوضاع
و احوال و مقتضیات عقل معین می نمایند؛ و یا در سنت؛ امر به طلب علم شده
است و بر هر مؤمنی طلب علم فرضیه است و هر کسی مأمور به آن؛ اما
هیچکس مقید نیست که بلافاصله بعد از آن که مکلف به این تکلیف واجب
شد؛ به طلب علم اقدام نماید؛ و اگر در دقایق آخر هم که در بستر مرگ؛
نیمه جان افتاده است؛ قیام به این واجب نموده؛ از جانب او؛ اطاعت امر شده
است؛ مثل همین حکم حج که چون حاجی را در زندگی مقید می کند؛
می گذارند برای وقتی که دیگر زندگیشان را آزادانه کرده باشند و اشکالی هم
شرعآ ندارد چون این دینی است که باید از گردنت بیندازی و هروقت انداختی؛
انداختی؛ چون این مؤمندر مورد حج چنین می پندارد که در قیامت مسئول
است نه در دنیا؛ و احکام شرع برای کسب ثواب و پاداش پس از مرگ است؛ نه
تحصیل کمال و آموزش و پرورش فکر و احساس در زندگی پیش از مرگ...
(سایت اختصاصی فیش حج محمد/برگرفته از کتاب حج دکتر شریعتی)